نام کتاب : الصحيفة السجادية نویسنده : فیض الاسلام جلد : 1 صفحه : 252
براى
او آنچه را كه براى خود نمىپسندى، و حقّ دوّم آنست كه از خشم او دورى گزينى «كارى
نكنى كه او را خشمناك سازى» و رضا و خوشنودى او را پيروى نمائى، و فرمان او را
انجام دهى، و حقّ سوّم آنست كه او را بجان و مال و زبان دوست و پا يارى كنى، و حقّ
چهارم آنست كه تو ديدبان و راهنما و آيينه او باشى، و حقّ پنجم آنست كه تو سير
نباشى و او گرسنه و تو سير آب و او تشنه، و تو جامه نپوشى و او برهنه باشد، و حقّ
ششم آنست كه براى تو خدمتگزار باشد و براى برادر «هم كيش» تو خدمتگزارى نباشد لازم
است كه خدمتگزارت را بفرستى تا جامه او را بشويد و خوراكش را پخته سازد و بسترش را
بگستراند، و حقّ هفتم آنست كه سوگندش را تصديق نموده راست بدانى، و دعوت او را
اجابت كنى، و بيمارش را ديدن نمائى، و بجنازهاش حاضر شوى، و چون دانستى او را
حاجت و خواستهاى است براى برآوردن آن بسوى او بشتابى و او را ناچار نسازى كه
خواسته اشرار از تو درخواست نمايد آنگاه بسوى او بشتابى، پس هر گاه آنها را بجا
آوردى دوستى خود را بدوستى او و دوستى او را بدوستى خود پيوند نمودهاى) و از عيب
و نقص مؤمنى كه براى من آشكار گشته و آن را نپوشاندهام (حضرت علىّ- عليه السّلام-
فرموده:
كسيكه درباره
مؤمنى بگويد چيزى را كه بدو چشمش ديده و بدو گوشش شنيده و آن از چيزهائى است كه آن
مؤمن را عيب ميكند و جوانمرديش را ويران ميسازد او از كسانى است كه خداى عزّ و جلّ
فرموده «س 24 ى 19»: إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي
الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ يعنى آنانكه
دوست دارند در بين كسانى كه ايمان آوردهاند زشتى فاش گردد، در دنيا و آخرت براى
آنها عذاب دردناك است) و از هر گناهى كه براى من پيش آمده و از آن دورى نكردهام-]
[2 بار خدايا از آنها (گناهان نامبرده) و مانند آنها از تو عذر ميخواهم عذر خواستن
از روى پشيمانى كه براى مانند آنها كه مرا پيش آيد واعظ و پند دهنده (مانع و
جلوگير) باشد-]
نام کتاب : الصحيفة السجادية نویسنده : فیض الاسلام جلد : 1 صفحه : 252