responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 215

سمّ مسموم و شهيد خواهم شد و تو با شمشير كشته خواهى شد و ريشت از خون سرت رنگين خواهد شد، فرزندم حسن به سمّ شهيد خواهد شد، فرزندم حسين به شمشير شهيد خواهد شد، او را بيدادگرى فرزند بيدادگرى، حرامزاده‌اى فرزند حرامزاده‌اى، منافقى فرزند منافقى خواهد كشت».

معاويه گفت: اى پسر جعفر! سخنان شگفت و مهمى گفتى! اگر آنچه را گفتى راست باشد حقّا كه من هلاك شده‌ام و آن سه تاى پيش از من نيز هلاك شده‌اند و همه كسانى از اين امّت كه دوست‌شان داشتند هلاك شده‌اند، حقّا كه امّت محمّد و اصحاب محمّد از مهاجر و انصار به جز شما اهل بيت و دوستان و ياران شما، هلاك شده‌اند.

گفتم: به خدا سوگند! آنچه را گفتم راست است و از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم شنيده‌ام.

معاويه گفت: اى حسن و اى حسين و تو اى ابن عباس! پسر جعفر چه مى‌گويد؟! ابن عباس گفت: اگر آنچه را گفت باور ندارى، بفرست دنبال كسانى كه نام‌شان را برد، و از آنان بپرس.

معاويه دنبال عمر بن ابى سلمه و اسامه بن زيد فرستاد و از آن دو پرسيد، آن دو گواهى دادند كه: «آنچه را عبد اللَّه بن جعفر گفته همان گونه كه او از رسول خدا شنيده، ما نيز آنها را شنيده‌ايم». اين جريان در مدينه و در سال اوّلى بود كه امّت بر معاويه گرد آمده بودند.

سليم گفت: شنيدم كه عبد اللَّه بن جعفر در دوران خلافت عمر بن خطاب هم اين سخنان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم را نقل مى‌كرد.

معاويه با حالت تمسخر و انكار گفت: اى پسر جعفر! در باره حسن و حسين و پدرشان چيزهايى شنيده‌ايم ولى در مورد مادرشان چيزى نشنيده‌ايم! گفتم: آرى! از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم شنيدم كه مى‌فرمود: «در بهشت منزلى بالاتر و برتر و نزديك‌تر به عرش پروردگارم از منزل من كه ما چهارده نفر انسان در آن‌

نام کتاب : تاريخ سياسى صدر اسلام نویسنده : سليم بن قيس الهلالي    جلد : 1  صفحه : 215
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست