responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کاشف الاستار(ترجمه جامع الاخبار) نویسنده : الشعيري، محمد    جلد : 1  صفحه : 11

عليه السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كه فرمود يگانگى خدا نصف دين است و گفت آمد مردى يهودى نزد على ابن ابى طالب عليه السّلام و گفت او را كه چگونه است پروردگار ما فرمود على عليه السّلام گفته نميشود كه چگونه است مگر چيزى را كه موجود نبوده باشد پس موجود شود و حال آنكه موجوديست بيموجود شدن موجوديست بيچونى كه موجود شده باشد موجوديست بيچونى كه بوده باشد هست هميشه بيچون ميباشد هميشه و موجود بيچون بود قبل از همه قبل بدون آنكه باشد قبل قبل از وى پس نيست او را نهايتى و نه منتهاى نهايتى در نهايتى كه باشد در آن نهايتى بتحقيقى كه جمع شده است نهايت نزد او و اوست نهايت همه چيز (1) و پرسيدند از حضرت صادق عليه السّلام معنى قول خداى تعالى كه‌الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى‌گفت يعنى مساويست علم او بهمه چيز پس نيست چيزى نزديكتر بوى از چيزى (2) و پرسيدند محمد بن الحنفيه را از معنى صمد گفت فرمود على عليه السّلام كه معنى صمد آنست كه نيست او را اسمى و نه جسمى و نه مثلى و نه شبهى و نه صورتى و نه مثالى و نه حدّى و نه تعريفى و نه موضوعى و نه مكانى و نه چونى و نه آن كه پرسند او را مكانى و نه جايى و نه آنكه بچه امر است و نه بر چه چيز است و نه آنكه خاليست از او چيزى و نه آنكه پنهانست از او چيزى و نه ايستادنى و نه نشستنى و نه سكونى و نه حركتى و نه ظلمانيست و نه نورانى است و نه روحانيست و نه نفسانيست و نه خالى از وى موضعى و نميگنجد او را موضعى و نيست او بر رنگى و نميگذرد او بر دلى و بوئيده نشود ببوئى مبراست از جميع اين چيزها (3) و داخل‌شد امام زين العابدين عليه السلام در مسجد مدينه پس ديد قومى را كه با هم بحث و نزاع ميكنند پس گفت ايشان را كه در چيست نزاع شما گفتند در توحيد فرمود امام (ع) كه عرض كنيد بر من گفتار خود را

نام کتاب : کاشف الاستار(ترجمه جامع الاخبار) نویسنده : الشعيري، محمد    جلد : 1  صفحه : 11
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست