responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 3  صفحه : 528

القسمي، فانّه كلّيّ عقليّ‌ [1] لا موطن له الا الذّهن لا يكاد يمكن صدقه و انطباقه عليها، بداهة أنّ مناطه الاتّحاد بحسب الوجود خارجا فكيف يمكن أن يتّحد معها ما لا وجود له الا ذهنا(1).


موضوع له اسم جنس‌

(1)- سؤال: موضوع له اسم جنس چيست؟

جواب: اسم جنس براى ذات ماهيّت، بدون هيچ قيد و شرطى وضع شده و حتّى قيد «لا بشرطى» در معناى آن، هيچ‌گونه مدخليّتى ندارد.

تذكّر: براى توضيح كلام مصنّف به بيان چهار عنوان- «بشرط شى‌ء»، «بشرط لا»، «لا بشرط مقسمى» و «لا بشرط قسمى»- مى‌پردازيم تا مشخّص شود، اسامى اجناس از كداميك اقسام چهارگانه مى‌باشد.

الف: «بشرط شى‌ء»: گاهى ماهيّت، به يك قيد وجودى مقيّد است، كأنّ در باب نكره، چنين است: مثلا موضوع له «رجل»، ماهيّت رجل «مقيّدا بقيد الوحدة» مى‌باشد.

ب: «بشرط لا»: ماهيّت مقيّد به قيد عدمى را گويند يعنى: مشروط بر اين است كه شى‌ء ديگرى همراه آن نباشد.

ج: «لا بشرط»: آن است كه به شى‌ء وجودى يا عدمى مشروط نيست كه خود بر دو قسم است:

1- «لا بشرط قسمى»، آن است كه نفس عنوان «لا بشرطى» در ماهيّت، لحاظ شده‌ [2] يعنى: فرضا هنگامى كه «واضع»، ماهيّت را ملاحظه كرده، عنوان لا بشرطى را هم با آن لحاظ نموده در حقيقت «لا بشرط قسمى» همان ماهيّت ملحوظ «لا بشرط» است.

2- «لا بشرط مقسمى» [3]، يعنى ذات ماهيّت، ماهيّت، بدون هيچ قيد و شرطى، حتّى‌


[1]مصنف رحمه اللّه اصطلاحى دارند كه مخصوص خودشان هست و در بحث «حروف» هم به آن اشاره كرديم كه: هر چيزى كه به امر ذهنى، مربوط و مقيد باشد، كلى عقلى هست و حال آنكه در علم «منطق»، كلّى عقلى را به همان وصف كلّيّت اطلاق مى‌كنند و ...

[2]كأن «ملحوظيت» هم قيد ماهيت است يعنى: ملحوظ است به اينكه چيزى همراه آن نباشد.

[3]در اين قسم اصلا لحاظ و ملحوظيت، مطرح نيست.

نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 3  صفحه : 528
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست