نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 485
نتيجه: اگر عام از طريق مقدّمات حكمت، دالّ بر عموم باشد و همچنين
قضيّه مفهوميّه هم از طريق مقدّمات حكمت، دالّ بر مفهوم باشد در اين فرض، هيچكدام
بر ديگرى تقدّم و ترجيحى ندارد و نتيجتا نمىتوان نسبت به آن دو، مقدّمات حكمت را
جارى نمود پس بين مفهوم و عام، تعارض و اجمال واقعى تحقّق دارد، نه عامّ ثابتى
داريم [1] و نه مفهومى و
بايد از هر دو صرفنظر و به ادلّه ديگر و اصول عمليّه رجوع نمود.
چنانچه هر دو دلالت «بالوضع» هم باشد با يكديگر تزاحم دارند- لمزاحمة ظهور
كلّ منهما مع الآخر- و هيچيك بر ديگرى تقدّم و ترجيحى ندارد [2] و عنوان اجمال واقعى، محقّق است [3] مگر اينكه احدهما از نظر ظهور عرفى «اظهر» باشد كه در اين صورت تقدّم پيدا مىكند.
تذكّر: اگر احدهما «اظهر» باشد از «اصل» ظهور يا «استقرار» ظهور ديگرى ممانعت مىكند يعنى: اگر اظهر در صدر
كلام باشد، مانع مىشود آنچه در ذيل كلام واقع شده ظهورى برايش منعقد شود و چنانچه
اظهر در ذيل كلام باشد براى صدر كلام، ظهور، منعقد مىشود امّا زمانش مختصر است
فرضا تا به آخر كلام برسيم و به آن توجّه نمائيم، اظهر، دوام و استقرار آن ظهور را
از بين مىبرد.
يادآورى: مصنف رحمه اللّه در اين قسمت، يك فرض را بيان نكردهاند لكن
حكمش واضح است يعنى: اگر دلالت احدهما «بالوضع» و ديگرى از طريق مقدّمات حكمت
[1]البته در آن مقدارى كه عام با مفهوم مخالفت دارد اما نسبت
به آن افرادى كه به مفهوم ارتباط ندارد، دلالت عام، ثابت است.
[2]... فاذا قال مثلا «اكرم
العلماء»
و قال ايضا «ان عدل العلماء فاكرمهم» و دار الامر فى
العالم الفاسق بين تخصيص العموم بالمفهوم كى لا يجب اكرامه و بين رفع اليد عن
المفهوم ليجب اكرامه فلا محيص ح عن اصل البراءة الا اذا فرض ان احدهما اظهر فيؤخذ
به هذا كله ان كان ما له العموم و ما له المفهوم فى كلام واحدا و فى كلامين ليس
بينهما فصل طويل كما اشرنا ... ر. ك: عناية الاصول 2/ 316.
[3]نتيجتا نمىتوان به دليل لفظى مراجعه كرد بلكه بايد به
اصول عمليه تمسك نمود.
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 485