نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 132
كما لا يجدي في رفع هذه الغائلة كون النّهي مطلقا و على كلّ حال، و
كون الامر مشروطا بالدّخول، ضرورة منافاة حرمة شيء كذلك مع وجوبه في بعض الاحوال
(1)
متحد است. چگونه مىشود اكرام زيد در روز جمعه هم واجب و هم حرام
باشد، آن فعل، واحد و داراى عنوان واحد هست.
در محلّ بحث هم «خروج» دو فعل نيست و دو عنوان ندارد بلكه «فعل
واحد
و له عنوان واحد» و شما مىگوئيد خروج قبل از دخول، حرام و بعد از دخول، واجب است.
چگونه ممكن است نفس خروج، قبل از دخول، حرام و همان خروج، بعد از
دخول، واجب باشد؟ گرچه زمان دو حكم، متغاير است [1] امّا واجب و حرام، يك شىء و مانند اكرام زيد در روز جمعه
است كه مولا روز چهارشنبه به عبدش گفته: اكرام زيد در روز جمعه، واجب است و در روز
پنجشنبه گفته اكرام او حرام است.
خلاصه: اختلاف و تعدّد «زمان» ايجاب و تحريم، فائدهاى ندارد بلكه اختلاف
متعلّقها مىتواند مسأله اجتماع را حل نمايد [2] يعنى: واجب، يك شىء و حرام، شىء ديگر باشد امّا اگر واجب و
حرام، يك شىء شد گرچه زمان ايجاب و تحريم متعدّد باشد، اثرى ندارد.
(1)بعضى از طريق
اطلاق نهى و اشتراط امر، مسئله را به اين نحو خواستهاند حل كنند كه: «خروج»
بدون
قيد و شرط و در تمام احوال، حرام است امّا براى «امر» آن، يك شرط قائل شده و گفتهاند: خروج از دار
غصبى مأمور به هست لكن مشروط به دخول مىباشد پس بعد از آنكه دخول، محقّق شد،
خروج، مأمور به مىشود يعنى: امرش
[1]يعنى «خروج» قبل از دخول، حرام و بعد از دخول، واجب
است.
[2]گرچه زمان ايجاب و تحريم، متّحد باشد مثلا مولا در يك لحظه
مىتواند بگويد: يجب اكرام زيد يوم الجمعة و يحرم اكرام زيد يوم السبت.- در دو
مثال مذكور، متعلقها متعدد و مختلف است اما زمان ايجاب و تحريم، متحد است.
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 132