غصبى را مىخواهيم، بيان كنيم كه آيا اجتماع امر و نهى در شىء واحد،
جائز است يا ممتنع؟
سؤال: كلمه «واحد» براى چه در
محلّ بحث ذكر شده به عبارت ديگر براى احتراز از چه چيز آن را ذكر كردهاند؟
جواب: براى احتراز از واحد عنوانى و مفهومى ذكر نمودهاند مثلا گاهى
دو حقيقت متغاير داريم كه اصلا در خارج، امكان اجتماع و اتّحاد ندارند امّا در عين
حال، يك مفهوم جامع بين آن دو حقيقت هست.
مثال: فرض كنيد سجود للّه، مأمور به و سجود للصّنم، منهى عنه هست
بديهى است كه سجود للّه با قيد «للّه» با سجود
للصّنم، متباين هست و نمىتوان خارجا سجودى داشت كه هر دو عنوان برآن منطبق باشد
يعنى هم للّه باشد و هم للصّنم- تباين بين دو عنوان مذكور به نحوى است كه خارجا
امكان اتّحاد بين آنها وجود ندارد- امّا در عين حال، سجده براى پروردگار متعال و
سجده براى بت در مفهوم سجود، مشترك هستند و عنوان سجود، قدر جامع بين آن دو هست.
سؤال: آيا واحد مفهومى مذكور هم محلّ بحث ما هست يا نه؟
خير، زيرا كلّى سجود كه امر و نهى ندارد بلكه سجود للّه داراى امر و
سجود للصّنم منهى عنه هست و امكان ندارد كه آن دو خارجا متّحد شوند تا اينكه بحث
كنيم آيا اجتماع امر و نهى، جائز است يا نه.
خلاصه: كلمه «واحد» كه در عنوان
بحث ذكر شده براى اخراج واحد «مفهومى» و يا به تعبير
ديگر واحد عنوانى هست و نمىخواهد تنها بر واحد شخصى دلالت كند بلكه شامل واحد
شخصى، نوعى و جنسى مىشود.