نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 202
كما أنّ الظّاهر أنّ وصفي الإطلاق
و الاشتراط، و صفان إضافيّان لا حقيقيّان، و إلا لم يكد يوجد واجب مطلق، ضرورة اشتراط
وجوب كلّ واجب ببعض الأمور، لا أقلّ من الشّرائط العامّة، كالبلوغ و العقل. فالحريّ
أن يقال: إنّ الواجب مع كل شيء يلاحظ معه، إن كان وجوبه غير مشروط به، فهو مطلق بالإضافة
إليه، و إلا فمشروط كذلك، و إن كانا بالقياس إلى شيء آخر كانا بالعكس(1).
فرمودهاند: تعاريف اصوليين، لفظى و عنوان شرح الاسم دارد، مثل اينكه از ما سؤال كنند:
«سعدانه» چيست؟ در جواب بگوئيم: معناى آن جدار و ديوار نيست بلكه نوعى گياه است لذا
در چنين تعاريفى نبايد دقّت و اشكال كرد كه جامع افراد و مانع اغيار نيست زيرا تعريف
به «حد» و «رسم» نمىباشد تا اينكه مورد نقض و ابرام، واقع شود.
مصنّف رحمه اللّه فرمودهاند: «ظاهر» اين است كه
بين علما، اصطلاح جديدى براى واجب مطلق و مشروط وجود ندارد بلكه آن دو عنوان در معناى
عرفى خود باقى هستند يعنى وجوب، آزاد است، اطلاق دارد و منوط به چيزى نيست به خلاف
واجب مشروط كه وجوبش مشروط به شرطى هست.
(1)- سؤال: آيا «مطلق» و «مشروط» كه دو صفت از صفات
واجب هستند، از اوصاف حقيقيّه مىباشند يا اضافيّه؟
جواب: آنها دو وصف اضافى هستند نه حقيقى، اگر صفت
«اطلاق» براى واجب، يك وصف حقيقى باشد، بايد نسبت به هر چيزى مطلق باشد و لازمهاش
اين است كه
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 202