و كثرة الاستعمال فيه في الكتاب
و السّنّة و غيرهما لا توجب نقله إليه أو حمله عليه، لكثرة استعماله في الوجوب أيضا
(1)
افعل را در آيه يا روايتى مشاهده كرديم و قرينهاى برخلاف نيافتيم، مىگوئيم ظهور در
وجوب دارد، فرضا اگر در روايتى آمد كه: «اغتسل للجمعة» و قرينهاى دلالت بر استحباب
ننمود، مىگوئيم ظهور در طلب وجوبى دارد يعنى «يجب غسل الجمعة».
به چه دليل صيغه امر، ظهور در طلب وجوبى دارد؟
دليلش «تبادر» است يعنى: هنگامى كه مولا صيغه امرى
را استعمال مىنمايد، متبادر به ذهن مردم و عرف، اين است كه او به نحو طلب وجوبى، انشاء
طلب نموده و عبد بايد مأمور به را در خارج اتيان نمايد.
مؤيّد تبادر، اين است كه: اگر مولائى امرى صادر كند
و عبد با آن مخالفت نمايد سپس مولا از او سؤال كند كه چرا مأمور به را اتيان نكردى
چنانچه عبد در مقام عذرخواهى برآيد و بگويد من احتمال مىدادم كه «طلب» شما وجوبى نبوده
بلكه استحبابى بوده است و به خاطر احتمال استحبابى بودن آن، مخالفت كردم، از نظر عقلا،
اعتذار عبد، پذيرفته نيست و او را معذور نمىدانند- درحالىكه عبد هم معترف است كه
قرينهاى بر استحباب وجود نداشته است- پس:
متبادر از صيغه امر، طلب وجوبى است و تا وقتى قرينهاى
برخلاف مطرح نباشد، حقّ مخالفت وجود ندارد.
نقد و بررسى كلام صاحب معالم رحمه اللّه
(1)- صاحب معالم، ابتدا ثابت كردهاند كه صيغه امر
از نظر لغت و عرف، حقيقت در وجوب است سپس مطلبى را بيان كردهاند كه: در قرآن، اخبار
و محاورات بين موالى و عبيد، بسيار آمده كه صيغه امر در غير از طلب وجوبى- ندب- استعمال
شده و عنوان مجاز