نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 140
يعنى: ظاهر ادلّه اوّليّه، مانند
«لا صلاة الا بطهور» اين است كه شرط نماز، طهارت واقعى هست و بدون آن، صلات تحقّق پيدا
نمىكند لكن بعد از آن به قاعده طهارت و ادلّهاى مانند آن، توجّه مىكنيم، مىبينيم
قاعده طهارت، كانّ نظارت بر دليل اولى- لا صلاة الا بطهور- دارد و در صدد توسعه آن
هست و معناى توسعه، اين است كه:
گرچه ظاهر دليل اوّلى، اين است كه طهارت واقعى، شرط
نماز هست لكن دليل حاكم و مفسّر- كلّ شىء طاهر- توسعهاى مىدهد كه شرط نماز، خصوص
طهارت واقعيّه نيست بلكه اعمّ از طهارت ظاهرى و واقعى، شرط است در نتيجه اگر شرط، اعمّ
از طهارت ظاهرى و واقعى شد، نمازى را كه شما با اجراى قاعده طهارت، نسبت به لباس مشكوك
خواندهايد يا با استصحاب طهارت، اتيان نمودهايد، نقصى ندارد، الآن كه متوجّه شديد
لباستان متنجّس بوده و نماز در آن لباس واقع شده صلات شما نقصانى ندارد چون شرط نماز،
طهارت واقعى نبوده بلكه طهارت، اعمّ از ظاهرى و واقعى شرط بوده و صلات شما حقيقتا واجد
شرط بوده لذا با كشف خلاف و با علم به اينكه در حال نماز، لباس شما متنجّس بوده، آن
علم، سبب نمىشود كه نماز شما باطل باشد بلكه علم مذكور، نسبت به نمازهاى بعد، اثر
دارد و بايد بعد از كشف خلاف، نمازهاى بعد را در لباس طاهر بخوانيد.
نتيجه: اگر به استناد اصول عمليّه، مانند قاعده طهارت
بگوئيد فلان لباس، طاهر است و با آن نماز بخوانيد و بعد از نماز كشف خلاف شود، نماز
شما مجزى است امّا اگر به استناد امارهاى مانند بيّنه گفتيد آن لباس، طاهر است و با
آن نماز خوانديد سپس كشف خلاف شد، نماز شما مجزى نيست.
مصنّف رحمه اللّه در عبارت متن كتاب، نسبت به استصحاب،
قيدى را به اين صورت بيان
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 140