responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 71

الثّالث: صحّة استعمال اللفظ فيما يناسب ما وضع له، هل هى بالوضع، او بالطّبع؟ وجهان، بل قولان، أظهرهما أنّها بالطّبع بشهادة الوجدان بحسن الاستعمال فيه و لو مع منع الواضع عنه و باستهجان الاستعمال فيما لا يناسبه و لو مع‌


در كلام قدماء، مطلبى نيست كه دلالت كند، موضوع له يا مستعمل فيه حروف، خاص است.

اگر شهرتى در اين زمينه باشد، آن شهرت، بين متاخّرين است. و شايد علّتش هم اين باشد كه:

خيال كرده‌اند كه لحاظ آليّت و وصفيّت، جزء معناى حرف است و ديده‌اند كه حرف را چنين معنا كرده‌اند: «الحرف ما دلّ على معنا فى غيره» و يا مثلا كلمه من را چنين معنا كرده‌اند: «الابتداء الذى لوحظ حالة للغير» و لحاظ- لوحظ- را جزء معنا به حساب آورده‌ و گفته‌اند موضوع له يا مستعمل فيه حروف، خاص است و توجّه نكرده كه اگر لحاظ، جزء معناى حرف است چرا جزء معناى اسم نباشد زيرا معناى اسم هم، چنين است: «الاسم كلمة تدل على معنى فى نفسه ...» منتها در آنجا- اسماء- لحاظ استقلالى و در اينجا- حروف- لحاظ، تبعى است و جزئيّت مربوط به لحاظ است نه مربوط به تبعيّت و استقلاليّت. و اگر مسأله لحاظ به ميان آمد فرقى بين اسم و حرف در اين جهت وجود ندارد و بايد بگويند موضوع له يا مستعمل فيه اسماء اجناس هم جزئى و خاص است درحالى‌كه هيچ‌كس چنين حرفى نزده است.

مرحوم مصنّف در پايان امر ثانى فرموده‌اند: «فتامّل فى المقام فانّه دقيق و قد زلّ فيه اقدام غير واحد من اهل التّحقيق و التّدقيق».

نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست