ثمّ إنّ الملحوظ حال الوضع‌: إمّا يكون معنى عامّا، فيوضع اللفظ له تارة، و لأفراده و مصاديقه أخرى؛ و إمّا يكون معنى خاصّا، لا يكاد يصحّ إلا وضع اللفظ له دون العام، فتكون الأقسام ثلاثة(1).

(1) واضح است كه «وضع» از امور انشائيّه است و با تصوّر و لحاظ، محقّق مى‌شود و متقوّم به لفظ و معنا مى‌باشد و همان‌طور كه اخيرا بيان كرديم، وضع، يك نحو اختصاص و ارتباطى است كه بين لفظ و معنا وجود دارد لذا واضع در هنگام وضع بايد لفظ و معنا را تصوّر كند تا بتواند بين آن دو ارتباط برقرار نمايد.

اينك به ذكر اقسام سه‌گانه وضع مى‌پردازيم:

1- وضع عام، موضوع له عام 2- وضع عام، موضوع له خاص 3- وضع خاص، موضوع له خاص.

تذكّر: به زودى در خصوص قسم چهارم بحث خواهيم كرد كه آيا ممكن است وضع خاص ولى موضوع له عام باشد يا نه.

بيان اقسام وضع‌

گاهى واضع، يك معناى كلّى را كه قابل انطباق بر كثيرين است، تصوّر مى‌كند در اين صورت مى‌تواند لفظ را براى آن كلّى وضع كند و مى‌تواند لفظ را براى معناى كلّى‌