responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 430

هست يا عاصى و چه‌بسا اتيان مأمور به محبوب مولا هم نباشد. در اين‌گونه اوامر، مسلّما «طلب» تحقّق دارد امّا اراده‌اى وجود ندارد و اين مطلب، دليل برآن است كه طلب و اراده با يكديگر مغاير هستند.

و همچنين مولا در اوامر اعتذاريّه، امريّه‌اى صادر مى‌كند درحالى‌كه مى‌داند عبد آن را اتيان نمى‌كند امّا هدف مولا اين است كه يك مجوّز عقلائى براى تأديب و عقوبت عبد، پيدا كند. در اين‌گونه اوامر هم طلب، تحقّق دارد امّا اراده حقيقيّه، مطرح نيست.

نتيجه: در اوامر امتحانى و اعتذارى، بين طلب و اراده، انفكاك واضح و روشنى وجود دارد پس طلب با اراده، متغاير هست.

جواب ما به كلام اشاعره:

سؤال: شما كه گفتيد در اوامر امتحانى و اعتذارى، طلب هست امّا اراده، وجود ندارد، مقصودتان از طلب، چه نوع طلبى هست و آيا طلب حقيقى منظور شما هست يا طلب انشائى؟

جواب: به نظر مصنّف و حتّى خود اشاعره، جواب سؤال واضح است كه:

در اوامر امتحانى و اعتذارى، طلب انشائى وجود دارد و شما- اشاعره- مى‌گوئيد اراده حقيقيّه، تحقّق ندارد ولى ما- مصنّف- پا فراتر نهاده و به يك مرحله ديگر هم قائل هستيم كه طلب حقيقيّه هم وجود ندارد بلكه در اوامر امتحانى و اعتذارى فقط طلب انشائى هست و غايت مفاد دليل شما- اشاعره- اين است كه در اوامر مذكور، طلب انشائى تحقّق دارد امّا اراده حقيقيّه نيست و اين دليل برآن است كه طلب انشائى با

نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 430
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست