responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 405

الجهة الثّانية: الظّاهر اعتبار العلوّ في معنى الأمر، فلا يكون الطّلب من السّافل أو المساوي أمرا، و لو أطلق عليه كان بنحو من العناية، كما أن الظّاهر عدم اعتبار الاستعلاء، فيكون الطّلب من العالي أمرا و لو كان مستخفضا لجناحه [بجناحه‌](1).


ندارد كه موضوع له لفظ، يك معناى عامّى باشد و انصراف به فردى پيدا كند و چيزى كه در باب ظهور اعتبار دارد، نفس ظهور است و لازم نيست ما منشأ ظهور را احراز كنيم همين‌كه لفظ اطلاق شد و در معنائى ظهور پيدا كرد از نظر عقلاء حجّيّت دارد.

مصنّف «ره» فرموده‌اند متبادر و ظاهر عرفى از لفظ امر- عند الاطلاق- همان معناى طلب است لذا اگر «امر» در كتاب و سنّت وارد شود و قرينه‌اى نداشته باشد و امكان حمل بر «طلب» را داشته باشد بايد آن را بر معناى مذكور حمل نمود و ساير معانى، امتيازى ندارند مگر اينكه داراى قرينه باشند.

تذكّر: بيان اخير مصنّف «ره»- ظهور امر در طلب- با فرمايش قبلى ايشان- و لا يبعد دعوى كونه حقيقة فى الطّلب فى الجملة و الشّى‌ء ...- تعارض دارد و كانّ ايشان از عقيده قبلى عدول نموده و فرموده‌اند: «لا يبعد ان يكون كذلك فى المعنى الاوّل»- ظهور در معناى طلب-

جهت دوّم در امر «علو» معتبر است‌

(1)- گفتيد «امر» در طلب «ظهور» دارد اكنون سؤال ما اين است كه:

آيا مقصود، مطلق طلب هست يا اينكه بايد طالب، داراى «علو» يا استعلاء يا «علو و استعلاء» و يا اينكه علو با عدم استخفاض باشد؟

نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 405
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست