responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 244

لفظى كه مأخوذ از لفظ ديگرى باشد، داراى عنوان مشتق هست مثلا فعل ماضى، مشتق است زيرا از مصدر، اخذ شده، فعل مضارع مشتق است چون از فعل ماضى، مأخوذ است و همچنين افعال امر و نهى هم مشتق هستند زيرا از فعل مضارع گرفته شده‌اند پس در ادبيّات، عنوان مشتق، عام است.

سؤال: مقصود از مشتق اصولى چيست‌؟

جواب: مراد از مشتق در محلّ نزاع، مطلق مشتق نيست كه شامل افعال و مصادر هم بشود بلكه مقصود از مشتق در محلّ بحث، مفهومى است كه منتزع است از ذاتى به ملاحظه اتّصاف آن ذات به مبدأ خواه آن اتصاف صدورى باشد مانند «ضارب» كه منتزع است از ذات به ملاحظه اتصاف او به فعلى كه صادر است از او يا انتزاعى باشد مانند «مالك» كه منتزع است از ذات به ملاحظه انتزاع اين صفت از آن يا حلولى باشد مانند مقتل و مسجد كه منتزع هستند از ذات زمان و مكان به ملاحظه حلول اين صفت در آنها.

به عبارت ديگر، مقصود از مشتق، خصوص آن چيزى است كه جارى مى‌شود بر ذات، عنوان براى ذات هست و با آن ذات به نحوى اتّحاد دارد و مى‌توان جمله اسميّه تشكيل داد، آن مشتق را بر ذات، حمل نمود و گفت «زيد ضارب» يا «الضّارب زيد» يعنى ضارب، همان زيد است و زيد همان ضارب است يعنى بين آن دو فرقى نيست به خلاف جمله فعليّه مانند «ضرب زيد»- كه فقط در آن، اسناد فعل به فاعل، مطرح است- و يا حتّى «زيد ضرب» كه گرچه از نظر ادبيّات، جمله اسميه است امّا جمله اسميّه‌

نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد    جلد : 1  صفحه : 244
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست