نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 188
مىكند، وقتى آن مخترع تكميل شد،
نام و اسمى را براى مخترع صحيح و كامل خود انتخاب مىكند فرضا كسى كه اتومبيل را اختراع
كرده هنگامى كه تمام اجزاء و قطعات آن تكميل شد، نامى را براى مخترع خود كه «صحيح»
و واجد تمام اجزاء باشد، انتخاب كرده زيرا غرض بر صحيح، مترتّب مىشود و صحيح است كه
منشأ آثار مىباشد و مقتضاى حكمت وضع و جعل اين است كه لفظ را براى صحيح وضع نمايند
بنابراين عقلا، مخترعين و واضعين، لفظ را براى صحيح وضع مىكنند و ظاهر، اين است كه
شارع مقدّس هم در مقام تسميه همين روش عقلاء را دارد و رويّه خاصى ندارد. او هم وقتى
لفظ يا ماهيّتى را وضع يا اختراع مىكرده هنگام تسميه، نام را براى صحيح وضع مىنموده
است.
تذكّر: البتّه همان مخترع هم توجّه دارد كه ممكن
است آن اتومبيل گاهى بر اثر تصادف، بعضى از اجزاء و لوازمش از بين برود و باز هم لازم
است كه آن نام را استعمال نمايند لكن مىگويد استعمال مذكور دائمى نيست. بهعلاوه لزومى
ندارد كه در آن هنگام، لفظ مذكور را به نحو حقيقت استعمال كنند و باب المجاز هم مفتوح
و واسع است.
به همين ترتيب در محدوده شرع هم اگر بخواهند لفظ
صلات را در نماز فاسد، استعمال نمايند، مانعى ندارد كه به نحو مجاز آن را اطلاق كنند.
مصنّف «ره» در پايان اين دليل فرمودهاند: «و لا
يخفى انّ هذه الدّعوى و ان كانت غير بعيدة الا انّها قابلة للمنع».
دليل چهارم قابل منع هست زيرا:
1- چه دليلى داريد كه شارع مقدّس هم روش مذكور را
در تسميه الفاظ عبادات رعايت كرده باشد. ممكن است او روشى مخصوص به خود داشته باشد.
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 188