نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 134
2- امّا اگر قائل به عدم ثبوت حقيقت
شرعيّه شويم تا هنگامى كه قرينهاى در ميان نباشد همانطور كه در جمله «رأيت اسدا»
در صورت عدم وجود قرينه، آن را بر معناى لغوى (حيوان مفترس) حمل مىكرديم، در محلّ
بحث هم اگر شارع فرمود «صلّ عند رؤية الهلال» بايد لفظ صلات را بر معناى لغوى آن حمل
نموده و بگوئيم مقصود شارع از لفظ صلات، نماز نيست بلكه اين است كه هنگام رؤيت هلال
بايد دعا خواند.
خلاصه: بنا بر قول به ثبوت حقيقت شرعيّه، الفاظ عبادات
بر معناى شرعى حمل مىشود و بنا بر قول به عدم ثبوت، بر معناى لغوى حمل مىگردد. تا
اينجا در ثبوت يا عدم ثبوت حقيقت شرعيّه با مشكلى مواجه نيستيم.
3- امّا اگر قائل به ثبوت حقيقت شرعيّه شديم و با
استعمالى از استعمالات شارع برخورد نموديم ولى تاريخ استعمال براى ما مجهول بود يعنى
ندانستيم كه خطاب «صلّ» قبل از ثبوت حقيقت شرعيه بوده يا بعد از ثبوت، در اين صورت،
وظيفه چيست؟
به عبارت ديگر: در صورت ثبوت حقيقت شرعيّه:
الف: اگر بدانيم استعمال «صلّ» بعد از ثبوت حقيقت
شرعيّه، تحقّق پيدا كرده، در اين صورت، آن را بر معناى شرعى حمل مىكنيم.
ب: اگر بدانيم خطاب «صلّ» قبل از ثبوت حقيقت شرعيّه
صادر شده، مثلا ثبوت حقيقت شرعيّه در سال دوّم بعثت بوده و خطاب مذكور در سال اوّل
بعثت، صادر شده در اين صورت لفظ صلات را بر معناى لغوى حمل مىكنيم.
ج: اگر تاريخ استعمال «صلّ» براى ما مجهول شد و ندانستيم
كه آيا خطاب مذكور، قبل از ثبوت حقيقت شرعيّه بوده يا بعد از آن در اين صورت، مشكلهاى
در ميان است و هركسى دليلى به نفع خود اقامه نموده است كه مصنّف «ره» ظرف چهار سطر
به نحو
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 134