نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 132
به عبارت ديگر در صورتى آن ادلّه
كارساز است كه معانى الفاظ شرعى، ريشهدار نباشد بلكه مستحدث و مخترع شارع مقدّس اسلام
باشد.
مصنّف «ره» ابتداى اين بحث از راه تبادر، وضع تعيينى
درست كردند و ... امّا اكنون از آن عدول نمودهاند.
بيان ذلك: اگر ثابت شود كه از الفاظ مذكور- صلات،
صوم، حج و ... در لسان شارع مقدّس، معانى مصطلح، متبادر مىشده در اين صورت از راه
تبادر مىتوان مدّعا را ثابت كرد امّا آنچه كه مسلّم مىباشد اين است كه:
در زمان شارع و در «مجموع محيط اسلامى» كه مركّب
از شارع و مردم بوده، تبادرى مطرح بوده است و از اين استفاده مىشود كه حقيقت شرعيّهاى
نبوده زيرا حقيقت شرعيّهاى كه در خصوص استعمالات شارع باشد كارساز است و الا حقيقت
متشرّعه و حقيقتى كه از شارع و متشرّعه ناشى شده باشد اثرى ندارد و در واقع، مصنّف،
حقيقت شرعيّه را منكر مىشوند- و لو از احتمال سابقهدار بودن معانى الفاظ شرعى صرف
نظر كنيم-
سؤال: در محلّ بحث، وضع تعيّنى تحقّق دارد يا نه؟
با بيان ما براى شما مشخّص شد كه در محلّ بحث، وضع
تعيّنى هم وجود ندارد بهعبارتديگر، احتمال مزبور- حقيقت لغويّه و سابقهدار بودن
معانى- تمام بحث حقيقت شرعيّه را برهم مىزند، هم وجود وضع تعيينى را منتفى مىكند
و هم وجود وضع تعيّنى را.
البتّه اگر از احتمال مذكور چشمپوشى كنيم، انصاف
اين است كه منع وضع تعيّنى در زمان شارع، در لسان او و تابعين او «مكابره» است يعنى
يك حقيقتى مركّب از شرعيّه و متشرّعه به صورت وضع تعيّنى بوده است كه بر اثر كثرت استعمال
شارع و متشرّعه
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 132