responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق ناصري نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 246

و از ديگران منع كردن اولى تا چون هريكى بكارى كه مناسبت او با آن زياده بود مشغول باشد تعاون حاصل آيد و خيرات در تزايد بود و شرور در تناقص‌

و در مدينه فاضله اشخاصى باشند كه از فضيلت دور افتند و وجود ايشان بمنزله ادوات و آلات باشد و چون در تحت تدبير افاضل باشند اگر تكميل ايشان ممكن بود بكمالى برسند و الا مانند حيوانات مرتاض شوند

و اما مدن غير فاضله را گفتيم كه يا جاهله بود يا فاسقه يا ضاله‌

و مدن جاهله شش نوع بود بحسب بساطت:

اول را اجتماع ضرورى خوانند

دوم را اجتماع نذالت‌

سوم را اجتماع خست‌

چهارم را اجتماع كرامت‌

پنجم را اجتماع تغلبى‌

ششم را اجتماع حريت‌

اما مدينه ضرورى: اجتماع جماعتى بود كه غرض ايشان تعاون بود براكتساب آنچه ضرورى باشد برقوام ابدان، از اقوات و ملبوسات و وجوه مكاسب آن بسيار بود بعضى محمود و برخى مذموم. مانند فلاحت و شبانى و صيد و دزدى يا بطريق مكر و فريب يا بطريق مكابره و مجاهره.

و باشد كه يك مدينه افتد مستجمع انواع مكاسب ضرورى و باشد كه يك مدينه افتد مشتمل بر يك صناعت تنها مانند فلاحت يا صناعتى ديگر و افضل اهل اين مدن كه نزديك ايشان بمنزله رئيس باشد كسى بود كه تدبير و حيله اقتناى ضروريات بهتر تواند كرد و در احتيال و استعمال ايشان در طريق نيل ضروريات برهمه جماعت فايق بود يا كسى كه اقوات بديشان بيشتر بخشد.

و اما مدينه نذالت اجتماع جماعتى بود كه بر نيل ثروت و يسار و استكثار ضروريات از ذخاير و ارزاق و زر و سيم و غير آن تعاون نمايند و

نام کتاب : اخلاق ناصري نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 246
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست