12- معيار الاشعار در اواخر ج 2 در 649 (فهرست گوهرشاد 179)
13- رساله معينيه كه بنام معين الدين ابو الشمس پسر ناصر الدين محتشم و
براى كتابخانه او ساخته است و در آن هم تصرف كردهاند (ديباچه چاپ نگارنده- مدرس چ
2: 388).
14- حل مشكلات معينيه (چاپ نگارنده)
روضة التسليم (دانشگاه 11/ 8211) و مطلوب المومنين هم بنام طوسى چاپ
شده است ولى مسلم نيست كه از او باشد. همچنين پاسخ به كياه شاه امير (دانشگاه 5/
8211)
(ديباچه نخستين اخلاق محتشمى- ديباچه ترجمه انگليسى اخلاق ناصرى از
ويكنس ص 13- ديباچه اخلاق ناصرى چاپ استاد مينوى).
ترجمه و شرح و تعليق و تقليد از اخلاق ناصرى
اگرچه اخلاق ناصرى خود ترجمه آزادى است از طهارة الاعراق مشكويه رازى
ولى باز آنرا در يك مقدمه در دو باب به فارسى در آوردهاند و چند نسخه از آن نشان
دادهاند: يكى ش 261 كتابخانه دانشگاه ادينبورگ مورخ 1081 به نستعليق علاء الدين
در 1081 در جهان گيرنگر (داكا) در 61 برگ (فهرست ص 229) دومى شماره 2730 با دليان
(نشريه كتابخانه مركز دانشگاه 1: 216 و 218- منزوى 1570) سومى نسخه محمد شفيع
لاهورى از سده 12 (فهرست محمد بشير حسين ص 223 ش 333) در اين يكى هم سه فن علم
عملى آمده و بر اصل افزوده دارد مانند خود اخلاق ناصرى و آن هم جز ترجمه حاج ميرزا
ابو طالب محمد زنجانى است بنام كيمياى سعادت (مشار 1294). چهارمى ملى شيراز 517
(2: 111) بنام تهذيب اخلاق در 68 برگ و شكسته نستعليق، پنجمى مجلس 8363 فهرست نشده
(10232) مورخ 2 ذح 1063 درشاه جهان آباد به تعليق شكسته (فيلم 5747 دانشگاه)، ششمى
انجمن ترقى اردو 4 ف ق 132 نوشته 1069 (ص 20 فهرست) (؟) (نشريه 5: 247- منزوى
1587) هفتمى ملك 6/ 4253 ..
خود اخلاق ناصرى را هم ركن الدين محمد بن على بن محمد گرگانى در 713
به عربى در آورده است. وى در آن ميگويد كه چون اين كتاب در حكمت عملى بسنده بود
ولى به فارسى، و عراقيان از آن چيزى در نمىيافتند و همگان را سودمند نمىبود من
آن را به عربى در آوردهام. نام آن «الاخلاق النصيرية فى تعريب الاخلاق الناصرية» است و نسخه آن در كتابخانه
دانشگاه ليدن است به شماره 582 وارنر و مورخ 768 (4: 219 ش 1857) در فهرست آستان
رضوى (4: 215) نيز از آن ياد شده است (مدرس چ 2: 456). رساله اخلاقى كه در ليدن
(4: 224 ش 969 كد 2/ 1327) هست بدينگونه: در بيان نكتهاى از تحصيل مقصود است، فصل
1- در بيان تهذيب اخلاق، 2- در بيان آداب ملازمت ملوك، 3- در بيان كيفيت معاشرت با
اصناف خلق، خاتمه در بيان قواعد متفرقه كه حكماء بزرگ بران وصيت كردهاند،
ترجمهاى از تهذيب اخلاق نيست.