responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 819

«ن»

ناسخ

دليل نسخ كننده حكم دليل ديگر

ناسخ، از اركان نسخ بوده و به معناى دليل معتبر شرعى است كه پس از دليل ديگرى مى آيد و ناظر به آن بوده و بر عدم بقاى حكم ثابت به دليل اول در زمان آينده دلالت مى كند، مانند اين آيه سوره مجادله (أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقات; «آيا از اين كه پيش از نجوا كردن با رسول خدا(صلى الله عليه وآله)صدقه دهيد ترسيديد؟»،1 كه ناسخِِ آيه ديگر است كه مى فرمايد: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً); «هر گاه مى خواهيد كه با رسول خدا(صلى الله عليه وآله)سخن سرى بگوييد، بايد پيش از آن صدقه بدهيد»[2]


[1]مجادلة (58)، آيه 12

[2]مجادلة (58)، آيه 9

علم الهدى، على بن حسين، الذريعة الى اصول الشريعة، ج 1، ص 414.

غزالى، محمد بن محمد، المستصفى من علم الاصول (به ضميمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، ج 1، ص 121.

صدر، محمد باقر، المعالم الجديدة للاصول، ج 2، ص 53.

فاضل تونى، عبد الله بن محمد، الوافية فى اصول الفقه، ص 134.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 936.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 3، ص 69.

محقق حلى، جعفر بن حسن، معارج الاصول، ص 161.

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 1، ص 140.

ناسخ غير لفظى

نسخ حكم شرعى بدون استفاده از كلمه نسخ و مشتقات آن

ناسخ غير لفظى، مقابل ناسخ لفظى بوده و به معناى دليل معتبر شرعى است كه پس از دليل ديگرى مى آيد و ناظر به آن بوده و از طريق آوردن حكم نقيض و يا ضد حكم اول، بر عدم بقاى حكم اول در آينده دلالت مى نمايد; يعنى اين نسخ با لفظ «نسخت» و مشتقات آن نيست، مانند آيه كريمه: (الاْنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنْكُمْ)،1 كه به واسطه اين آيه، خداوند تكليف به جنگيدن يك مسلمان در برابر ده نفر از كفار را برداشت و مسلمانان مكلف شدند هر يك در برابر دو نفر از كفار جنگ نمايند; در اين جا حكم ناسخ (تخفيف)، نقيض حكم منسوخ (ثقل و تشديد) است، و يا مانند تحويل قبله، كه حكم قبله قرار دادن كعبه، ضد حكم قبله قرار دادن بيت المقدس مى باشد.


[1]أنفال (8)، آيه 66

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 3، ص (378-377).

ناسخ لفظى

نسخ حكم شرعى با استفاده از كلمه نسخ يا مشتقات آن

ناسخ لفظى، مقابل ناسخ غير لفظى بوده و به معناى دليل معتبر شرعى است كه بعد از دليل ديگرى مى آيد و ناظر به آن بوده و به وسيله كلمه «نسخ» يا مشتقات آن بر عدم بقاى حكم ثابت به دليل اول در زمان آينده دلالت مى كند، مانند آن كه گفته شود: «هذامنسوخ».

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 3، ص 377.

نافله

ر.ك: مستحب

ناقل اجماع

شخص نقل كننده اجماع، بعد از تحصيل آن

ناقل اجماع، به شخصى گفته مى شود كه خودش اجماع را به دست آورده و آن را براى ديگران نقل مى كند; به بيان ديگر، به فردى كه اجماع محصل را براى ديگران نقل مى كند ناقل اجماع مى گويند، مانند اين كه «شيخ طوسى» خود تحصيل اجماع كرده و سپس آن را براى ديگران نقل نموده و بگويد: «اجمع الفقها»; «على كذا»; چنين اجماعى نسبت به ناقل آن كه شيخ طوسى است، اجماع محصل و نسبت به ديگران اجماع منقول مى باشد.

نكته اول:

ناقل، ممكن است اجماع را به سه صورت نقل كند:

1. نقل اجماع دخولى;

2. نقل اجماع لطفى;

3. نقل اجماع حدسى[1]

نكته دوم:

نقل اجماع ممكن است به صورت واحد و يا متواتر باشد، كه در صورت اول، اجماع را اجماع منقول به خبر واحد و در صورت دوم، آن را اجماع منقول به خبر متواتر مى گويند[2]

نكته سوم:

ناقل اجماع، يا از سبب و كاشف اتفاق نظر علما نقل مى كند، كه در اين صورت، اخبار از امور حسى است، يا از مسبب و منكشف قول معصوم(عليه السلام) نقل مى كند، كه در اين صورت اخبار از امور حدسى است، و يا اين كه از حكم واقعى و يا وجود دليل معتبر نقل مى كند[3]

نكته چهارم:

در صورتى كه ناقل اجماع، انسان عادلى باشد، به آن اجماع «صحيح»، و در صورتى كه امامى ممدوح باشد، به آن اجماع «حسن»، و در صورتى كه، ثقه باشد، به آن اجماع «موثق»، و در صورتى كه مجهول الحال باشد، به آن اجماع «ضعيف» گويند.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 819
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست