responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 817

دهخدا، على اكبر، لغت نامه دهخدا، ج 13، ص 19264.

موصولات

اسماى مبهم نيازمند به جمله تبيينى جمله صله

موصولات، جمع موصول است و به اسم مبهمى كه تبيين معناى آن، به جمله نياز دارد «موصول»، و به جمله اى كه ابهام موصول را برطرف مى كند «جمله صله» مى گويند. در جمله صله، ضميرى وجود دارد كه به موصول برمى گردد و به آن «عائد صله» گفته مى شود; براى مثال، در جمله «ذهب الذى قام ابوه» جمله «قام أبوه»، جمله صله است و ضمير «ه» (عائد) به «الذى» كه موصول جمله است بر مى گردد.

اسم موصول دو قسم است: مختص; مشترك.

الفاظ اسم موصول مختص عبارت است از:

مفرد مذكر: «الذى»; تثنيه مذكر: «اللذان، اللذين»; جمع مذكر: «الذين»; مفرد مؤنث: «التى»; تثنيه مؤنث: «اللتان، اللتين»، و جمع مؤنث: «اللات، اللاتى».

الفاظ اسم موصول مشترك عبارت است از: «من، ما، ايّ، ذا، ذو».

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 4، ص 411.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 1505.

مجاهد، محمد بن على، مفاتيح الاصول، ص 42.

جرجانى، محمد بن على، كتاب التعريفات، ص 105.

موضوعات احكام

ر.ك: موضوع حكم

موضوعات عرفى

الفاظ داراى مفاهيم عرفى و فاقد وضع خاص شرعى

موضوعاتى كه مخترع آنها شرع نباشد موضوعات عرفى ناميده مى شود، زيرا تشخيص مفاهيم و تعيين مصاديق آنها به عهده عرف است. از اين رو بر فقيه لازم است براى تشخيص و تحديد آنها به عرف مراجعه كند تا در فهم آن مفاهيم دچار لغزش و اشتباه نگردد.

الفاظى همانند «اناء»، «صعيد»، «فقير»، «سبيل الله»، و... از مفاهيم عرفى مى باشد و به نظر مى رسد بيشتر موضوعات در باب معاملات، موضوعات عرفى است.

سبزوارى، عبدالاعلى، تهذيب الاصول، ج 2، ص 19.

فيض، عليرضا، مبادى فقه و اصول، ص 222.

موضوعات علم اصول فقه

ر.ك: موضوع اصول فقه

موضوع احتياط

ر.ك: مجراى احتياط

موضوع استصحاب (مجرا)

ر.ك: مجراى استصحاب

موضوع استصحاب (مستصحب)

ر.ك: مستصحب

موضوع اصل تخيير

ر.ك: مجراى تخيير

موضوع اصول فقه

ادله اربعه يا حجت در فقه يا...

موضوع علم، هر چيزى است كه در آن علم، از عوارض ذاتى آن بحث مى شود. اين تعريف، مورد قبول علماى منطق است، اما علماى اصول، در لزوم وجود موضوع براى هر علمى، اختلاف دارند; عده اى معتقدند لازم نيست هر علمى موضوع داشته باشد، اما برخى بر اين باورند كه وجود موضوع براى هر علمى لازم است، اما در لزوم وحدت موضوع و عدم آن اختلاف دارند; مشهور اصوليون معتقدند موضوع علم، بايد امر واحدى باشد، زيرا وحدت هر علمى، به وحدت موضوع آن است، اما گروهى از متأخرين، از جمله مرحوم «آخوند خراسانى» اعتقاد دارند يك علم مى تواند داراى چند موضوع باشد، زيرا وحدت علم را به وحدت غرض آن مى دانند.

با توجه به مطالب ياد شده، افرادى مانند مرحوم «آخوند»، موضوع علم اصول را، موضوعات مسائل آن مى دانند كه غرض همه آنها يكى است، اما كسانى كه موضوع علم را واحد مى دانند، در تعيين موضوع علم اصول، به شرح زير، اختلاف نموده اند:

1. برخى، موضوع علم اصول را «ادله اربعه» مى دانند; اين افراد خود به دو گروه تقسيم مى شوند:

أ) مشهور اصوليون، موضوع علم اصول را «ادله اربعة بما هى ادله» مى دانند;

ب) مرحوم «صاحب فصول» موضوع علم اصول را «ذات ادله اربعه» مى داند.

[2]برخى ديگر، موضوع علم اصول را «مطلق ادله» دانسته و آن را در ادله اربعه منحصر نمى كنند

[3]گروهى از متأخرين، موضوع علم اصول را «حجت در فقه» مى دانند

فيض، عليرضا، مبادى فقه و اصول، ص (20-19).

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص (17-16).

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص (24-21).

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص (24-22).

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 817
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست