responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 738

جناتى، محمد ابراهيم، منابع اجتهاد (از ديدگاه مذاهب اسلامى)، ص 329.

بحرالعلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احكامه، ص 104.

موسى، كامل، المدخل الى التشريع الاسلامى، ص 209.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 756.

ميرزاى قمى، ابوالقاسم بن محمد حسن، قوانين الاصول، ص 292.

ابو زهره، محمد، اصول الفقه، ص 259.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 186.

آذرى قمى، احمد، تحقيق الاصول المفيدة فى اصول الفقه، ج 1، ص 23.

خضرى، محمد، اصول الفقه، ص 356.

رشاد، محمد، اصول فقه، ص 283.

مصالح مرسله ظنّى

مصالح مرسله فاقد دليل معتبر عقلى يا شرعى

مصالح مرسله ظنى، مصالحى است كه نه دليلى بر اعتبار آنها است و نه عقل حكم قطعى درباره آنها دارد.

نكته:

بيشتر علما در موارد اطلاق مصالح مرسله، نظر به همين قسم دارند، وگرنه مصالح مرسله قطعى اصلاً نيازى به بحث حجيت و امثال آن ندارد.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 537.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 404.

مصالح مرسله قطعى

مصالح مرسله مقطوع به حكم عقل

مصالح مرسله قطعى، مقابل مصالح مرسله ظنى بوده و به مصالحى گفته مى شود كه عقل به طور قطع به آن حكم مى نمايد، و از آن جا كه قطع حجت است در حجيت اين نوع مصالح، شكى وجود نداشته و علماى شيعه حجيت آن را پذيرفته اند.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 537.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 404.

مصالح معتبر

مصالح داراى دليل شرعى بر اعتبار

مصالح معتبر، مصالحى است كه اساس برخى از احكام شرعى قرار گرفته و از سوى شرع دليلى بر اعتبار آن قائم شده است.

اين مصالح سه نوع مى باشد: ضروريات; حاجيات; تحسينيات.

نيز ر.ك: مصالح تحسينى; مصالح حاجى; مصالح ضرورى.

زحيلى، وهبه، الوجيز فى اصول الفقه، ص (93-92).

خلاف، عبدالوهاب، علم اصول الفقه و خلاصة التشريع الاسلامى، ص 84.

ابو زهره، محمد، اصول الفقه، ص 258.

ادريس، عوض احمد، الوجيز فى اصول الفقه، ص 71.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص (185-184).

مصالح ملغى

مصالح سلب اعتبار شده توسط شرع

مصالح ملغى، مصالحى است كه نص و دليل شرعى بر الغا و عدم اعتبار آن وجود دارد، مانند: فرار از ميدان جنگ كه در آن مصلحت حفظ نفس نهفته است، اما دليل شرعى معتبر آن را الغا نموده و اجازه فرار از جنگ داده نشده است.

ادريس، عوض احمد، الوجيز فى اصول الفقه، ص 72.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 4، ص 184.

غزالى، محمد بن محمد، المستصفى من علم الاصول (به ضميمه فواتح الرحموت بشرح مسلم الثبوت)، ج 1، ص 284.

خلاف، عبدالوهاب، علم اصول الفقه و خلاصة التشريع الاسلامى، ص 87.

مصالح وهمى

امور داراى مصالح توهمى و غير واقعى

مصالح وهمى، مقابل مصالح حقيقى بوده و به اين معنا است كه شخص خيال مى كند انجام كارى به مصلحت و سود او است، اما با دقت و تأمل روشن مى شود كه انجام آن كار ضرر دارد، مانند: استعمال مواد مخدر.

زحيلى، وهبه، اصول الفقه الاسلامى، ج 2، ص 1029.

خلاف، عبدالوهاب، علم اصول الفقه و خلاصة التشريع الاسلامى، ص 86.

مصحف

ر.ك: كتاب

مصدر

اسم دلالت كننده بر حَدَث

مصدر، اسمى است كه بر حدث دلالت مى كند، و به نظر مشهور علماى نحو، فعل از آن گرفته مى شود (اصل كلام است).

مصدر هر فعلى همانند فعل خود عمل مى كند; يعنى در صورتى كه فعل آن لازم باشد، به فاعل خود اضافه مى شود و اگر فعل آن متعدى باشد به فاعل اضافه شده و مفعول آن منصوب خوانده مى شود، مثل: «عجبت من ضرب زيد بكرا».

نكته:

در علم اصول از مصدر در مباحثى هم چون وضع و مشتق بحث مى شود.

نيز ر.ك: وضع مصدر.

تهانوى، محمد اعلى بن على، كشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج 2، ص 825.

سجادى، جعفر، فرهنگ معارف اسلامى، ج 4، ص 248.

جرجانى، محمد بن على، كتاب التعريفات، ص 95.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 738
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست