responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 450

كن»، كه خطاب به ورزش درصورت نافرمانى خطاب درس خواندن، به فعليت مى رسد.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 2، ص 343.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 293.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص 337.

خويى، ابوالقاسم، مصباح الاصول، ج 2، ص 508.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 2، ص 502.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 469.

خطاب تسجيلى

خطاب متوجه افراد كافر و عاصى به منظور اتمام حجّت

خطاب تسجيلى، خطابى است كه براى اتمام حجت، تسجيل تكليف بر مكلف و صحت عقاب، متوجه كافران و معصيت كاران مى گردد، زيرا كافران و معصيت كاران از آن جهت كه بر امتثال تكليف قادر بوده و امكان انبعاث و انزجار در آنها وجود دارد، مكلف به فروع مى باشند، پس با اين خطاب شارع، عذر و بهانه از آنها گرفته شده و عذابشان حتمى مى گردد.

نكته:

اين خطاب، از آن جهت كه حجت را بر معصيت كاران و كفار تمام مى كند، لغو نيست، هر چند كه انبعاث و انزجار بالفعل در آنان حادث نشود.

طباطبايى قمى، تقى، آراؤنا فى اصول الفقه، ج 1، ص 268.

خطاب تفصيلى

خطاب فاقد ابهام و اجمال در متعلَّق

خطاب تفصيلى، مقابل خطاب اجمالى بوده و به خطابى گفته مى شود كه متعلق آن روشن بوده و ابهام و ترديدى در آن راه ندارد، مانند: «صلّ صلاة الظهر» كه متعلق آن بدون ترديد نماز ظهر است.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص 31.

خطاب حاضرين

خطاب متوجه افراد حاضر در مجلس خطاب

خطاب به حاضران، خطابى است كه مخاطبان آن افراد حاضر در مجلس خطاب بوده و متكلم يا مولا خطاب خود را به حاضران در مجلس متوجه نموده و نسبت به ديگران قصد افهام ندارد.

اصوليون در اين باره كه مخاطبان خطاب هاى شارع چه كسانى هستند، اختلاف دارند; براى مثال، آن گاه كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در مسجد فرمود: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ)...1 آيا مخاطب حضرت فقط حاضران در مجلس بودند يا هم آنها بودند و هم كسانى كه در زمان حضرت زندگى مى كردند و در مجلس خطاب حضور نداشتند، و يا اين كه اين خطاب حتى كسانى را نيز كه هنوز به دنيا نيامده اند شامل مى شود؟

نيز ر.ك: مقام تخاطب.


[1]بقرة (2)، آيه 183

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 266.

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص 106.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 5، ص (274-273).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 3، ص 442.

خمينى، مصطفى، تحريرات فى الاصول، ج 2، ص 532.

خطاب شخصى

خطاب متوجه شخص خاص

خطاب شخصى، مقابل خطاب كلى بوده و عبارت است از خطاب واحدى كه متعلق آن يك شخص خاص (مكلف خاص) مى باشد; در مقابل خطابى كه متوجه عموم مكلفان مى گردد، مانند: (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ)...[1]

نيز ر.ك: خطاب كلى.


[1]مائدة(5)، آيه 67

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 3، ص 143.

زهيرالمالكى، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج 2، ص 224.

سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 3، ص 144.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 6، ص 180.

خطاب شرعى

خطاب صادر شده از شارع به قصد بيان وظايف مكلّفان

خطاب شرعى، مقابل خطاب عرفى بوده و به خطابى گفته مى شود كه از ناحيه شارع مقدس به قصد بيان وظيفه شرعى مكلفان، صادر گرديده است. بنابر نظريه صحيح، اين خطاب شامل حاضران، غايبان و معدومان، هر سه، مى شود.

نكته:

بعضى معتقدند خطاب شرعى همان حكم شرعى است، اما برخى ديگر اعتقاد دارند خطاب شرعى، حكايت كننده از حكم شرعى بوده و بر آن دلالت مى كند و خودش حكم نيست[1]


[1]صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 61

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 5، ص 276.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 141.

مجاهد، محمد بن على، مفاتيح الاصول، ص (13-12).

رشتى، حبيب الله بن محمد على، بدايع الافكار، ص 230.

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص 106.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 450
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست