responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 449

خطابات كتاب

خطاب هاى موجود در قرآن

خطابات كتاب، مقابل خطابات سنت بوده و به خطاب هاى موجود در قرآن گفته مى شود، مثل: «يا ايها الذين آمنوا...» و «يا ايها الناس...».

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 5، ص 253 و (276-275).

خطابات مشافهه

ر.ك: خطاب شفاهى

خطابات واقعى

ر.ك: خطاب واقعى

خطاب اجمالى

خطاب داراى اجمال به حسب متعلَّق

خطاب اجمالى، مقابل خطاب تفصيلى بوده و به خطابى گفته مى شود كه متعلق آن مشكوك و يا مردد مى باشد; براى مثال، مكلف علم دارد كه در ظهر جمعه، خطاب «صلّ» متوجه او شده است، اما شك دارد متعلق آن نماز ظهر است يا نماز جمعه.

انصارى، مرتضى بن محمد امين، فرائد الاصول، ج 1، ص 27.

خطاب ارشادى

اوامر و نواهى فاقدِ ثواب و عقاب مستقل

خطاب ارشادى يا امر ارشادى مقابل خطاب مولوى بوده و به خطابى گفته مى شود كه بر طلب حقيقى دلالت نمى كند، بلكه بر طلب صورى دلالت مى نمايد و در حقيقت، از وجود مصلحت و يا مفسده در عملى خبر مى دهد كه، انجام آن در ضمن امر ديگرى از مكلف خواسته شده، و يا جداگانه از آن نهى شده است; بنابراين در خطاب هاى ارشادى ثواب و عقاب وجود ندارد، زيرا چيزى جز تشويق مكلف به امتثال خطاب هاى مولوى و يا ارشاد به حكم وضعى (شرطيت، مانعيت و...) نيست، مانند: (أَطِيعُوا اللهَ وَ رَسُولَهُ)1 كه خطاب «اطيعوا» خطاب ارشادى است.


[1]أنفال (8)، آيه 46

مشكينى، على، اصطلاحات الاصول، ص 75.

خطاب انشايى

اوامر و نواهىِ بعد از مرحله اقتضا و قبل از مرحله فعليت

خطاب انشايى، مقابل خطاب فعلى بوده و به خطابى گفته مى شود كه از سوى مولا براى مكلفان جهت اعتبار وجوب يا حرمت (يا ساير احكام تكليفى) انشا شده و در صورت عدم تقييد، همه مكلفان چه حاضران در مجلس خطاب، چه غايبان، چه غافلان، چه غير غافلان، چه موجودين در زمان خطاب و چه معدومين را در بر مى گيرد. البته براى حاضران غير غافل در مجلس خطاب، علاوه بر انشايى بودن، داراى فعليت و تنجز نيز هست.

نيز ر.ك: احكام انشايى.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 489.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 2، ص 135.

مشكينى، على، تحرير المعالم، ص 106.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 5، ص 275.

خطاب اهم

خطاب داراى مصلحت بيشتر، هنگام تزاحم با خطاب ديگر

خطاب اهم مقابل خطاب مهم است. هنگام تزاحم دو خطاب صادر شده از سوى مولا، در صورتى كه هر دوى آنها داراى مصلحت بوده و مصلحت يكى از ديگرى بيشتر باشد، بحث ترتب پيش مى آيد; در اين صورت به خطابى كه مصلحت بيشتر داشته باشد، خطاب اهم گفته مى شود، مانند تزاحم خطاب «صل» و «ازل النجاسة عن المسجد»، كه در صورتى كه وقت نماز وسيع باشد، امر به ازاله نجاست مهم تر خواهد بود و به آن خطاب اهم مى گويند.

نيز ر.ك: ضد اهم.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 469.

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 6، ص 138 و 203.

خطاب به حاضرين

ر.ك: خطاب حاضرين

خطاب به غايبين

ر.ك: خطاب غايبين

خطاب به معدومين

ر.ك: خطاب معدومين

خطاب ترتبى

خطاب متوجه به تكليف مهم، بعد از عصيان تكليف اهمّ

خطاب ترتبى خطابى است كه به تكليف مهم در صورت عصيان مكلف از انجام تكليف اهم، تعلق مى گيرد; يعنى خطابى كه فعليت آن بر عصيان تكليف اهم مترتب است; براى مثال، دو خطاب از سوى مولا صادر شده: يكى «صلّ» و ديگرى «ازل النجاسة عن المسجد»، كه خطاب «صل» درصورت وسعت وقت نماز، خطاب به مهم، و خطاب به «ازاله نجاست» خطاب به اهم است و شارع نخست خطاب اهم را، و در صورت سرپيچى مكلف، خطاب مهم را متوجه او نموده است. اين گونه خطاب را خطاب ترتبى مى نامند; براى مثال، خطاب «ازل النجاسة عن المسجد و الاّ فصلّ» خطاب ترتبى است. هم چنين است خطاب پدر به فرزند كه «اگر درس نمى خوانى، ورزش

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 449
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست