responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 221

اضطرار به معيّن

اضطرار مكلّف به ارتكاب يا ترك طرف معيّنى از اطراف علم اجمالى

اضطرار به معين، از اقسام اضطرار به بعض اطراف علم اجمالى بوده و در جايى است كه اضطرار، به طرف معينى از اطراف علم اجمالى باشد، مانند آن كه مكلفى در بيابان دو ظرف آب دارد كه يكى شيرين و ديگرى شور است و به طور مشخص آنها را مى شناسد و مى داند قطره خونى در يكى از آن دو افتاده است، سپس براى حفظ نفس و رفع تشنگى ناچار مى شود از آب شيرين استفاده كند، هر چند نمى داند قطره خون در ظرف آب شيرين افتاده است يا در ظرف آب شور.

نكته:

ميان اصولى ها اين بحث مطرح است كه آيا اضطرار به معين، مانع فعليت تكليف مى شود تا در نتيجه، وقتى مكلف يكى از اطراف علم اجمالى را انجام داد، در به جا آوردن طرف ديگر آزاد باشد و منع شارع متوجه او نگردد، يا اين كه مانع فعليت نيست و در نتيجه، وقتى يكى از دو طرف را از روى اضطرار مرتكب شد، طرف ديگر را حتماً بايد مرتكب نشود، زيرا در غير اين صورت، مرتكب حرام شده است. برخى از اصوليون هم چون مرحوم «آخوند» گفته اند: اضطرار به طرف معين، مانع فعليت تكليف مى شود، زيرا ممكن است همان طرف معينى كه مكلف ناچار به انجام آن شده، حرام واقعى باشد.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 3، ص 138.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص (265-264).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 5، ص 31.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 408.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 2، ص 241.

اضطرار شرعى

مصاديق اضطرار از نظر شرع

اضطرار به لحاظ منبع تشخيص دهنده آن، به عقلى، عادى و شرعى تقسيم مى گردد. اضطرار شرعى آن است كه شرع، مكلف را مضطر بداند، مثل اين كه در وقت نماز، به سبب نبودن آب، شخص، مجبور به تيمم شود، هر چند از نظر عقل و عرف ناگزير نباشد.

بنا به «حديث رفع»، اضطرار شرعى، اصل تكليف را بر مى دارد; به خلاف اضطرار عقلى كه در واقع اصل تكليف را بر نمى دارد، بلكه تنها مسقط فعليت تكليف است.

خمينى، روح الله، انوار الهداية فى التعليقة على الكفاية، ج 2، ص 65.

اضطرار عادى

مصاديق اضطرار به حسب عرف و عادت

اضطرار عادى، اضطرارى است كه عرف و عادت به وجود آن حكم مى كند، مثل اين كه شخصى به دليل بيمارى فرزندش ناچار مى شود خانه خود را به قيمت ناچيز بفروشد.

اضطرار عادى، موضوع حديث رفع است; بنابراين با وجود چنين اضطرارى، تكليف، محال و ممتنع عقلى نيست، بلكه شارع از روى امتنان بر «امت مرحومه» تكليف را برداشته است.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص 266.

خمينى، روح الله، انوار الهداية فى التعليقة على الكفاية، ج 2، ص 65 و 380.

اضطرار عرفى

ر.ك: اضطرار عادى

اضطرار عقلى

مصاديق اضطرار از نظر عقل

اضطرار به لحاظ منبع تشخيص دهنده آن، به عقلى، شرعى و عادى تقسيم مى گردد. اضطرار عقلى، اضطرارى است كه عقل به آن حكم مى كند.

اضطرار عقلى، مسقط تكليف است; براى مثال، در جايى كه شخص از شدت تشنگى در حال مرگ مى باشد و تنها مايع نوشيدنى در دست رس وى شراب است، تكليف حرمت نوشيدن شراب، به علت اضطرار، از عهده وى ساقط مى گردد.

در چگونگى ساقط شدن تكليف در اين مورد، چند نظر وجود دارد:

مرحوم «آخوند خراسانى» معتقد است فعليت تكليف، قيد مى خورد، اما مؤلف كتاب «درر الفوائد» و صاحب «نهاية الدراية» و برخى ديگر بر اين باورند كه فعليت باقى است، اما مكلف معذور در ترك است; يعنى به خاطر ترك تكليف، عقاب نمى شود.

خمينى، روح الله، انوار الهداية فى التعليقة على الكفاية، ج 2، ص 208.

همان، ج 2، ص 308.

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 2، ص 266.

اضطرار غير اختيارى

اضطرارِ عارض بر مكلًّف، بدون دخالت وى در عروض

اضطرار غير اختيارى، كه مقابل اضطرار اختيارى مى باشد، اضطرارى است كه بدون اختيار مكلف، بر او عارض مى گردد; براى مثال، مكلف در مكانى قرار مى گيرد كه آب براى وضو يا غسل نمى يابد و يا بى اختيار لباس او نجس مى شود و براى شستن آن و خواندن نماز در وقت و با لباس پاك، وقت كافى ندارد. اطلاقات اوامر اضطرارى تنها شامل اضطرار غير اختيارى مى گردد. پس انجام مأمورٌ به اضطرارى در اين

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 221
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست