نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 230
و امّا بغير ذالك:
اين جمله عطف است بر كلام قبل مصنف «امّا بالايضاح بعد الابهام» و منظور اينست كه
انواع اطناب منحصر بآنچه گفته شده نيست بلكه، بغير از آنها نيز اطناب انجام ميگيرد
مانند «الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ
يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ» شاهد بر
«وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ» است كه زائد بر اصل معنى است. زيرا ميدانيم
كسانى كه حمله عرش الهىاند چون حمد و تسبيح خدا را انجام ميدهند. ايمان به او هم
دارند. زيرا مرتبه حمد و تسبيح بعد از ايمان است ولى اين زياده داراى نكته است.
نكتهاش تذكر به ارزش ايمان و توجه و تمايل بآن است.
[ايجاز و اطناب نسبى]
فانّ الاختصار:
اختصار بمعنى كوتاه آوردن كلام. يك مفهوم اضافى است يعنى هركلامى كه نسبت به كلام
طويلتر از آن سنجيده شود ميگويند اختصار دارد. و مقصود مصنف در اينجا همين است
يعنى اگر منظور ترك اطناب و آوردن كلام بطريق مساوات بود جمله
«وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ» آورده نميشد.
لانّ ايمانهم لا ينكره:
مراد از «من يثبتهم» مخاطب است.
و كون هذا الاطناب:
اين عبارت جواب از سئوال مقدر است. ممكن است كسى بگويد: اين آيه نيز از انواع
اطنابهاى قبل است. شارح با اين عبارت جواب ميدهد كه اگر در وجوه سابقه دقت شود
معلوم خواهد شد كه اطناب اين آيه داخل هيچيك از وجوه قبل نيست. زيرا وجوه قبل اگر
با واو ميآمد يا قصد عطف ميشد يا نه، در صورت اول بنام اعتراض و در صورت دوم عطف
خاص بر عام بود. و در اين مثال كه واو آمده قصد عطف بر ماقبل شده و از عطف خاص بر
عام نيست.
و اعلم: گاهى دو
كلام را نسبت بهم مىسنجند بآنكه كوتاهتر است
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 230