نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 160
علّت چيز ديگرى در تصور ايجاد معلول
دخالت ندارد. مانند طلوع خورشيد نسبت بوجود روز و گاهى علت ناقص است مانند آتش كه
سبب احتراق و سوختن چوب است. ولى تمام علت نيست زيرا آتش ميسوزاند بشرط آنكه چوب
تر نباشد پس براى سوختن چوب دو علت است: يكى آتش. دوم تر نبودن چوب. شارح در عبارت
خودش آنجا كه ميگويد بالاستقلال او بانضمام الغير اشاره باين دو قسمت مينمايد.
و الاقل و الاكثر: از
مثالهاى تضايف مفهوم كمتر و بيشتر است چه اينكه تصور كمتر منوط به بيشتر است و
بالعكس. و هرگاه در تصور انسان يكى از آندو بيآيد ديگرى نيز خواهد آمد.
او وهمىّ: سكاكى جامع
را بتقسيم كلى سه قسم كرده بود. جامع عقلى با اقسامش تمام شد. اينك بحث در جامع
وهمى است و بعد از آن خيالى. جامع وهمى سه قسم است: 1- شبه تماثل 2- شبه تضادّ 3-
تضادّ. تماثل از اقسام جامع عقلى بود. ولى شبه تماثل مربوط به جامع وهمى است.
و هو امر: شارح منظور
از جامع وهمى را طبق نظر سكاكى بيان مىكند و ضمنا فرق ميان وهم و عقل را متذكر
ميشود باينكه كار وهم حيله و مكر است تا بتواند دو چيز را بطريقى جمع نمايد چنانكه
وهم در رنگ سفيد و زرد ميگويد هردو يكى است با اين فرق كه در زرد كمى غلظت است كه
در سفيدى نيست. ولى عقل ميگويد ايندو دو نوعاند نه يك نوع و باهم تباين دارند و
داخل در يك جنساند بنام «لون»
نام کتاب : آئين بلاغت: شرح مختصر المعانى نویسنده : شیرازی، احمد امین جلد : 1 صفحه : 160