نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 1 صفحه : 19
مال ديگرى برسد و آن را بسوزاند در اينجا سبب، يعنى آتش افروز ضامن
است.
اگر كسى چاهى را در مسير رفت و آمد بكند و حيوان يا ديوانهاى، شخصى
را به چاه افكند و خودش يا مالش تلف شود در اين حالت ضمانت بر عهدۀ سبب
(كنندۀ چاه) است، زيرا- بنابر معنايى كه قبلا براى سبب ذكر شد- تلف
كنندۀ حقيقى اوست و تلف به سبب فعل او ايجاد شده است.
3) اگر مباشر در كارى كه انجام مىدهد عاقل مختار باشد ليكن نداند تلف
بر فعلش مترتب مىشود، چند حالت دارد:
الف. اگر گول نخورده و عملش از روى اكراه نباشد، ضمانت بر عهدۀ
او (مباشر) است. زيرا مفاد قاعدۀ اتلاف اين است كه اگر كسى مال ديگرى را تلف
و نابود كند ضامن او خواهد بود، چه تلفكننده (مباشر) بداند كه فعلش موجب نابودى و
تلف مىشود يا نداند، زيرا عدم علم و آگاهى در عدم ضمانت اثرى ندارد. به اين دليل
كه موضوع ضمانت اتلاف به طور مطلق است نه اتلاف با توجه و علم به اينكه آن اتلاف
است.
ب. اگر مباشر گول خورده باشد (مانند پرستار جاهل و نادان) ضامن است.
اما در آنچه به سبب ضمانت ضرر كرده به گولزننده (دكتر) رجوع مىكند. در اين مورد
فرقى نيست بين گولزنندۀ عالم و جاهل نسبت به اينكه آيا طرف مقابل (پرستار)
گول مىخورد به واسطۀ اين گول زدن يا نه.
ج. اگر مباشر مكره باشد و از روى اكراه عملى را انجام داده باشد و
عمل او موجب مرگ شخص نشده باشد ضمانت بر او مترتب نمىشود. اما اگر شخصى از روى
اكراه كسى را در چاه بيفكند و آن شخص در اثر سقوط بميرد او يا ضامن
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد جلد : 1 صفحه : 19