responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد    جلد : 1  صفحه : 144

اجماع را محقق سنت مى‌دانيم، اما اگر دليل مجمعين سيره و روايات يا بناى عقلا باشد، محتمل است ادعاى اجماع با توجه به آن باشد كه مجمعين همۀ روايات را ديده‌اند و بر اساس آن اجماع كرده‌اند و اين اجماع، اجمال اصولى اصطلاحى نيست. در اينجا بايد به همان ادله مراجعه و ملاحظه كرد كه از ادله چه مى‌فهميم.

در خصوص مورد نيز وضع اين چنين است و اجماع اصطلاحى اصولى وجود ندارد، اجماع مدركى است و اجماع مدركى هم نزد ما هيچ اعتبارى ندارد.

د. رواياتى كه در موارد خاص وارد شده است

1) صحيحۀ اسماعيل بن جابر:

قال: سألت ابا عبد اللّه (ع): عن رجل نظر الى امرأة فاعجبته فسأل عنها فقيل هى ابنة فلان فأتى اباها. فقال: زوجنى ابنتك فزوجه غيرها فولدت منه فعلم بعد انها غير ابنته انها امة. قال: ترد الوليدة على مواليها، و الولد للرجل، و على الذي زوّجه قيمة ثمن الولد يعطيه موالى الوليدة كما غر الرجل و خدعه.

در متفاهم عرفى اين معنا را مى‌فهميم كه غرور و گول زدن شخص علت رجوع است. روايت مى‌گويد «كما غر الرجل و خدعه» يعنى غرور شخص و خدعۀ انجام يافته نسبت به او علت رجوع است و از همين مطلب قاعده‌اى كلى به اين عبارت اصطياد مى‌شود كه «المغرور يرجع الى غره» در واقع نسبت دادن عنوان روايت به: «المغرور يرجع الى من غره» همين عبارت ذيل صحيحۀ اسماعيل ابن جابر است كه مى‌گويد «و على الذي زوجه قيمة ثمن الولد يعطيه‌

نام کتاب : قواعد فقهيه نویسنده : بجنوردى، سيد محمد    جلد : 1  صفحه : 144
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست