نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 393
حاجى سبزوارى نيز گفته است[1]مشروطه خاصه و عرفيه و قضاياى مابعد آن دو بحينيه لا دائمه
منعكس ميشوند و كلمه مابعد آن دو محتمل است شامل منتشرتين نيز بشود.
ليكن اگر موجبه آنها را بسالبهها قياس كنيم عكس دو منتشره موجبه
مطلقه عامه خواهد بود زيرا: قطب الدين شيرازى بعد از آنكه حكم ضروريه و دائمه و
مشروطه و عرفيه عامه و خاصه را بيان كرده، گفته است سالبههاى بقيه موجهات منعكس
نميشوند[2]بنابراين
بايستى منتشرتين نيز از قضاياى غيرمنعكسة السوالب باشند.
علّامه در جوهر النضيد نيز جائيكه حكم سوالب غيرمنعكسه را بيان كرده
گفته است وقتيه اخص از منتشره و منتشره اخص از وجوديه لا دائمه و آن اخص از لا
ضروريه است و هرگاه وقتيه كه اخص از همه است منعكس نگردد اعم منعكس نخواهد شد زيرا
عام لازم خاص است[3].
بنابر آنچه از كلمات قوم استفاده ميشود كه سالبه اين دو قضيه در حكم
هفت قضيه غيرمنعكسه است ميتوانيم موجبه اين دو قضيه را هم بآن قضايا قياس نموده و
بگوئيم موجبه منتشرتين نيز بمطلقه عامه منعكس ميشود.
(4)مصنف كتاب ما
برخلاف مشهور در موارد مختلف موجهات متداوله را پانزده قسم شمرده و سوالب
غيرمنعكسه را نيز نه قسم ياد كرده است بنابراين بمنتشرتين نظر داشته است.