(437) نقيض دائمه مطلقه: مطلقه عامه است. مثل هرانسانى هميشه حيوان است. بعضى انسانها فعلا حيوان نيستند.
(438) نقيض مشروطه عامه: حينيه ممكنه است [1] مثل هر نويسندهاى تا وقتى نويسنده است بالضروره انگشتانش در حركت است.
نقيض قضيه مذكور اين است: ممكن است بعضى از نويسندگان در وقت نوشتن انگشتانشان در حركت نبوده باشد.
(439) نقيض عرفيّه عامّه: حينيه مطلقه است [2] مثل هرنويسندهاى هميشه تا وقتى نويسنده است انگشتانش در حركت است.
نقيضش اين است: بعضى از نويسندگان بالفعل انگشتانشان در حركت نيست.
(440) نقيض وقتيه مطلقه: وقتيه ممكنه است. مثل ماه در وقت فاصله شدن زمين البته منخسف است.
نقيضش اين است: ماه ممكن است وقت حايل شدن زمين منخسف نباشد.
(441) نقيض منتشره مطلقه: ممكنه دائمه است. مثل هرانسانى در يك وقتى البته نفس ميكشد.
نقيضش اين است: بعضى انسانها ممكن است هيچوقت نفس نكشند.
[1] (438/ 2) حينيه ممكنه قضيهايست كه حكم به سلب ضرورت از جانب مخالف بحسب وصف موضوع شده باشد.
[2] حينيه مطلقه قضيهاى است كه حكم بفعليت ثبوت يا سلب طرف مخالف در بعضى از اوقات وصف موضوع شده باشد.