نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 240
ميشود و باين اعتبار جزء حدّ قرار ميگيرد و قابل حمل بر نوع ميباشد[1].
شرايط ديگريكه بايستى در معرف رعايت شود
(134) 1- يكى از چيزهائيكه بايستى در حدود خوددارى شود
بكار بردن فصل بجاى جنس است. چنانكه گفتهاند: عشق زيادهروى در دوستى است.
زيادهروى قيد دوستى و فصل آنست زيرا دوستى انواعى دارد و يكى از انواع دوستى حب
شديد يا عشق است و تعريف صحيح آنستكه بگويند عشق دوستى زياده از حد است.
(135) 2- استعمال فاسد
چيزى بجاى جنس نيز غلط است چنانكه ميگويند خاكستر چوب سوخته است كه حالت فساد هيزم
را ميرساند.
تعريف بمساوى در شناسائى
(136)قبلا معلوم شد كه معرف بايستى واضح و روشن باشد تا موجب
شناسائى مجهول گردد و اگر با مجهول مساوى باشد هيچيك ممكن نيست معرف ديگرى گردد
چنانكه زوج را بخطا تعريف كرده و گفتهاند زوج عددى است كه فرد نباشد در صورتيكه
فرد از زوج شناساتر نيست و هردو يكسان هستند.
تعريف بضد
(137)يكى از موارد خطا آنستكه چيزى را بضد خود تعريف كنند. چنانكه
گفتهاند سفيدى آنستكه ضد سياهى باشد. اينگونه
[1]تعليقات صدر المتالهين بر شفا ص 193 و الهيات شفا ص 494.
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 240