از ذات با يكديگر امتياز دارند سؤال شده است بايد پاسخى داده شود كه خود معنى را برساند و در ضمن بر اجزاء مفهوم نيز دلالت داشته باشد.

3- در صورتيكه از مشاركات بين چيزهائيكه در قسمتى از اجزاء ذات با يكديگر اختلاف دارند سؤال شود بايستى پاسخى داده شود كه بر اصل مفهوم بالصراحه و در ضمن بر اجزاء هم دلالت كند و بايد انواع مشاركات كه در سؤال ضميمه شده‌اند رعايت شود كه جنس بعيد بجاى متوسط يا متوسط بجاى قريب بكار برده نشود زيرا اين جوابهاى در غير مورد وافى بمقصود نيستند و مدلول آنها ناقص است.

4- و اگر جوينده درصدد فهم مميزات است بايد كاملا توجه يافت كه مميزات ذاتى يا عرضى را در نظر دارد و بهمان مجهول كه موردنظر است پاسخ داده شود و فصل بعيد بجاى فصل قريب در جواب نيايد.

[نوع‌]

نوع حقيقى‌

(73) هرمفهوم كلى كه بطور اجمال بر تمام اجزاء مشتركه و مختصه ذات و ماهيت افرادى مشتمل باشد كه اختلاف ذاتى بين آنها نيست آن كلى نوع حقيقى ناميده ميشود و تعريف حدّى، اجزائى را كه در نوع بطور تركيب مندمج است شرح و تفصيل ميدهد.

قبلا گفته شد كه اگر جوينده‌اى از تمام اجزاء ذات يك فرد يا افراديكه اختلاف ذاتى بين آنها نيست و فقط بحسب عوارض اختلاف دارند سؤال كند بايستى نوع در پاسخ او گفته شود. مثلا اگر بپرسند حقيقت‌