نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 179
(65/ 6) حمل عرضى را از اين دو جهت متعارف يا شايع ناميدهاند كه حمل
ذاتى در علوم متروك و مطرود است و مورد استعمال ندارد بخلاف حمل شايع كه همهجا
مورد استفاده است. زيرا علوم از آثار و خواص اشياء گفتگو ميكنند و اجزاء مفهومى
مورد تحقيق نيستند.
و بهمين جهت فيلسوف قرن هيجدهم كانت آلمانى احكام تحليليه را كه
محمول از ذات موضوع استخراج ميشود معتبر نشمرده است.
حمل عرضى يا حمل شايع بر دو قسم است: حمل عرضى بالذات و حمل عرضى
بالعرض.
حمل شايع بالذات- يا عرضى بالذات
(66)حمل عرضى بالذات چنانكه گفته شد در جائى است كه موضوع فرد
حقيقى محمول يعنى عين ماهيت متعلق بموضوع يا جزء آن بوده باشد. مانند زيد جسم است
و زيد انسان است.
حمل شايع بالعرض- يا عرضى بالعرض
(67)حمل عرضى بالعرض در جائى است كه محمول خارج از ماهيت و طبيعت
موضوع و عارض بر آن باشد چه عرض خارجى باشد مثل زيد بلندقامت است و يا عرض ذهنى
براى موضوع باشد مانند اجناس كه بر فصول حمل ميشوند. مثل هرناطقى حيوان است. زيرا
جنس عارض بر فصل است.
(68)بين حمل شايع و
حمل متواطى عموم و خصوص منوجه است زيرا حمل شايع شامل همه اقسام محمولاتى ميشود
كه مفهوم محمول جزء مفهوم موضوع نباشد بنابراين شامل محمولات اشتقاقى نيز ميباشد
در
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 179