قابل ذكر است كه، أوّلا صدرا اين رساله را فقط در ردّ و قدح صوفيان
نادان و بيدين ننوشته، بلكه از فقيهان رياكار و دنيا دوست و ناپارسا نيز خرده
گرفته و مذمّتشان كرده است، كه البته اين هم تازگى ندارد و مخصوص صدرا و اين رساله
نيست؛ ثانيا بهمان شدّت و حدّتى كه از تصوّف دروغين و صوفيان و پشمينهپوشان
ظاهرساز و فريبكار و خانقاهنشينان دروغپرداز به بدى و زشتى نام برده، عرفان
راستين را ستوده و از صوفيان صادق و ديندار مدح و ستايش كرده است. از اينجاست كه
گفته شده: «وامّا كتاب كسر أصنام الجاهليّة، نظر حكيم به متدلّسين و متشبّهين است
به صوفيّه، متفقّه و حكما. و كتاب كسر أصنام الجاهليّة في كفر جماعة الصوفيّة
افتراست، بل في مدح جماعة الصوفيّة الحقّة».[4]
ارزش ادبى:شكّى نيست كه
ملّا صدرا، در زمينههاى فلسفى، عرفانى و دينى، از