نام کتاب : كسر أصنام الجاهلية نویسنده : الملا صدرا جلد : 0 صفحه : 31
خيمهها ماننده است به خيمههاى ايشان و ليكن قبيله نه آن قبيله است
...»[1].
ابو حامد غزّالى (متوفاى 505 ه. ق) در احياء علوم الدّين تا توانست
از اين جماعت نكوهش كرد و آنان را احمق و جاهل و فاجر و منافق خواند.[2]
ابن عربى (متوفّاى 638 ه. ق) پس از نقل بيت مورد استشهاد قشيرى،
افزود كه امروز نه خيمهاى مانده است و نه قبيلهاى؛ يعنى وضع از زمان قشيرى بدتر
است، و همه چيز از دست رفته است؛ كه صوفيان اين دوره و زمان تنها صوفيان صوفند،
يعنى بلباس و صورت ايشانند، نه به روش و سيرت ايشان. خانقاههايشان باشكوه و فراخ و
آباد، ظاهرشان آراسته و پسنديده و فريبا ولى باطنشان خراب و تيره و تباه است. دنيا
در دلهايشان بزرگ است و حق در جانهايشان كوچك. هرچه مىيابند، از حلال و حرام،
مىخورند؛ و هرچه مىخواهند، از روا و ناروا، انجام مىدهند. نه علم به حرام از
حرام بازشان مىدارد، و نه زهد از رغبت به دنيا.[3]