responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين    جلد : 1  صفحه : 73

مأخذ كلام محقق لاهيجى در گوهر مراد عبارت شيخ است در «نجات» و كتاب «شفا» «يجب أن يعلم أنّ المعاد، منه ما هو مقبول من الشرع و لا سبيل إلى إثباته إلّا من طريق الشريعة و تصديق خبر النبوّة- و هو الّذي للبدن عند البعث، و خيرات البدن و شروره معلومة لا تحتاج إلى أن تعلم [1]، و قد بسطت الشريعة التي أتانا بها سيدنا و مولانا و نبيّنا محمّد صلّى اللّه عليه و آله حال السّعادة و الشقاوة التي بحسب البدن- و منه ما هو مدرك بالعقل و القياس البرهاني و قد صدّقته النبوّة و هو السعادة و الشقاوة الثابتتان بالمقائيس اللّتان للأنفس، و إن كانت الأوهام منّا تقصر عن تصوّرهما ...». [2]

بنا بر معتقد كسانى كه نفس ناطقه را مجرد و در امر معاد، مجموع بدن و روح را محشور مى‌دانند و عقيده دارند كه روح به بدن در دنيا عود مى‌نمايد، يك اشكال اساسى وجود دارد كه گمان ندارم قابل حل باشد.

اشكال از اين قرار است: وقتى نفس، بدن را رها نمود و بدن، از صلاحيت‌


دنيوى برهان اقامه نموده است. اين، همان برهان نفى تناسخ است. حال اين مسأله پيش مى‌آيد كه آيا مطلبى كه بر امتناع آن برهان قائم است، مى‌شود از باب تقليد، آن را قبول نمود و به آن معتقد شد؟!

همه مى‌دانيم كه در اصول و عقايد، فقط قطع و علم حجيّت دارد و تا امر معاد جسمانى از طريق شرع مسلّم نباشد، نمى‌توان به آن معتقد شد. در مسأله‌اى كه قطع در آن حجت است و شرع از آن خبر داده و پيروان خود را به اعتقاد به آن امر نموده است، به چه نحو مى‌شود حكم به امتناع آن نمود؟

مگر امكان دارد به وجود شى‌ء و نقيض آن، قطع به هم رسانيد؟ و بالأخره صحّت اجتماع نقيضين را تصديق قلبى نمود و به وقوع آن عالم شد؟ امرى كه محال است احتمال تحقق آن نيز محال است.

طريقه و روش شيخ، در امر نفس ناطقه، معلوم است؛ چون او نفس را مجرد تام عقلانى مى‌داند. و از محالات مسلّمه است كه بعد از خلع جلباب بدن به طرف جسم تنزل نمايد. و شيخ بنابر قواعد و اصول مقرر در كتب خود، در اين مسأله شك ندارد، و اگر هيچ چيز را قبول نكند اين مسأله از براى او از مسلميّات است، كما هو الواضح عند المتدرّب في الحكمة المشّائيّة.

[1]عبارت شيخ در شفا و نجات: «معلومة لا تحتاج إلى تعلّم ...» است و عبارت گوهر مراد مغلوط است.

[2]الشفا، الالهيات، ص 423، قاهره، جمهورية عربية متحدة 1375 ق.

نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين    جلد : 1  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست