نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 495
عذاب الهى از باب تشفى قلب نيست. و نيز آخرت، دار تكامل نمىباشد و
حركت استكمالى در آخرت امكان ندارد، بلكه مبدأ عذاب اگر در جوهر نفس، عوارض غريبه
باشد زايل مىشود، آن هم نه از باب حركت استكمالى. و خلود در عذاب با رحمت الهيه
منافات ندارد. و رحمت الهيّه و عطيّات ربانيه در قوابل به حسب استعدادات مظاهر است
نه بر سبيل جزاف. و در صورت تجوهر به ملكات و نيات متجسم در باطن روح و سير تدريجى
روح در صور مبادى عذاب و استحكام بنيان اين صور و جوهرى شدن آنها و تبديل عرضيات
به ذاتيات، بوجه من الوجوه عذاب منقطع نمىشود و مبادى عذاب در بنيان نفس، سبب
اشتعال نار حرمان و آلام غير قابل تخفيف متوارد بر نفس مىشود و نفس به صور عذاب
متحرّك است نه به حركت استقامى بلكه به حركات دورى بىانتها.
بنا بر قول به حركت در جوهر، نفس انسانى در ابتداى وجود، امرى
بالقوه است و بعد از طى درجات نباتى و حيوانى، به مقام عقل ملاك تكليف و مميز حسن
و قبح مىرسد، و جميع افاعيل صادر از آن، با احكام الهيه منطبق مىگردد و از اطاعت
و عصيان، اثرى در باطن نفس، موجود مىشود و اگر در صراط شهوات واقع شود، نفس به
تدريج به صورت نيات و صور ناشى از اعمال در مىآيد و صور حاصل از انحراف و معاصى،
نفس او را از صورت انسانى خارج مىنمايند، شدت و ضعف عذاب، دوام و انقطاع آن به
نحوه رسوخ صور متجسم از اعمال بسته است و نفس، بعد از موت دفعة خود را مستقل
الوجود از بدن شهود نمايد و خود را به انواع عذاب و مبادى عذاب از عقارب و حيّات
محاط بلكه خود را در حفرهاى از نيران شهود نمايد و انواع عذاب را بايد متحمل شود،
بدون آن كه در مقام تحمل عذاب اليم، به بدن دنيوى محتاج باشد و در سلك اصحاب نار
درآمده و در نار حرمان و شعلههاى آتش ناشى از غضب حق و معاصى، حيران و سرگردان
مىماند.
اگر كسى معتقد شود كه جوهر نفس در ابتداى وجود انسانى و قبل از
ارتكاب
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 495