نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 479
به عقيده حقير، نگارنده اين سطور و راقم اين حروف، شيخ اعظم (ابن
عربى) معتقد نيست كه عذاب از كفّار و مشركان و منافقان و نواصب يعنى اعداى اهل بيت
عترت و قربى- على و ديگر خلفاى محمديين كه مهدى موعود، خاتم الأولياء، آخر آنان
است- على الإطلاق منقطع مىشود- كما ظنّه بعض الشارحين- و صرّح بخلاف هذا، الشيخ
الأكبر في الفص الهودي.
در بيان دوام عذاب و عدم انقطاع آن از سكّان و اهالى عالم غضب الهى
و حرمان ابدى
جميع حكما از مشّايى و اشراقى و كافه اهل تحقيق از فلاسفه يونان و
متألّهان دوره اسلامى [1] معتقدند كه نفوس منكران مبدأ و معاد و ارواح منغمران در
شرك معاصى، در آخرت معذّبند. و آلام تابع عقايد و ملكات و صور و نيّات حاصله از
تكرّر معصيت، از مستحقان عقوبت الهى قطع نمىشود و جميع آنها تصريح نمودهاند كه
مبدأ عذاب اگر از عوارض غريبه روح و نفس معذّب و متألّم محسوب شود، و جوهرى نفس
نباشد، زايل مىشود و بالأخره صاحبان اين نفوس به اهل سعادت مىپيوندند و اين نيز
مسلّم است كه اهل عذاب نسبت به اهل رحمت قليل و متألّمان و اهل عذاب نسبت به مظاهر
اسما و صفات منشأ رحمت رحيميه و رحمانيه محدود و به حسب مآل وجود، كم و قليلند و
كسانى كه در دار عذاب و آلام و عالم غضب الهى واقع مىشوند، اكثر آنان بعد از تحمل
عذاب به حسب
اين مطلب قابل توجه است كه آيا مولانا در عرفان از شيخ اكبر، متأثر
شده است و يا آن كه به آثار او رجوع نمىنموده است؟ و ما مىدانيم كه در زمان
اقامت و توطّن او در روم (قونيه) بزرگترين حوزه تصوف در آنجا تشكيل مىشده است و
رونقى به سزا داشته است، چه آن كه تلميذ و حليفه محيى الدين، صدر الدين، قونيوى، و
بعضى ديگر از تلاميذ او حوزه گرمى داشتهاند كه از بلاد ديگر، طالبان معرفت براى
درك حوزههاى عرفانى به روم روى مىآوردهاند.
[1]و جميع متكلمان عامه و خاصه، قائل به خلود عذابند.
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 479