نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 448
صورت، در مقام غيب ذات نفس، عين وجود نفس و در مقام نازل و مرتبه
واحديت نفس، صورتى است كه با شىء خارجى منشأ انتزاع، متماثل و بر آن منطبق مىشود
و نفس، از باطن وجود خود و باطن باطن وجود خود كه مثال يا عقل باشد، تغذّى
مىنمايد و اين حكم، به نحوى تمامتر و كاملتر در عقل و تعقلات نفس جارى و سارى
است. و برخى از ابناى تحقيق، مبدأ غذاى صورى و مادى را نفس مىدانند.
بنابراين، هميشه حصول صور عقليه و خياليه، از تحول ذاتى نفس، حكايت
مىنمايد و اين صور حاصله كه ريشه و اصل آن در غيب وجود نفس كامن است، سمع عقلى و
بصر معنوى نفس به شمار مىروند و به همين لحاظ بين نفس و صور حاصل از تجلى و ظهور
نفس به صور خياليات و عقليات يك نحو اتحادى وجود دارد- و إن سألت الحق- نفس، با
اين صور، در دو موطن و مشهد متحد است: يكى در مرتبه غيب نفس كه صور متكثره، به
وجودى واحد، در صميم ذات و صريح وجود نفس موجودند. و در مرتبه ديگر، نفس، به وجود
خود بالذات در اين صور متجلى و سارى است واصل محفوظ در اين صور، محسوب مىشود و در
دو موطن، نفس با اين صور اتحاد دارد. اتحاد آن در غيب وجود نفس، واضح و ظاهر است.
و اتحاد در موطن دوم به تمامى اتحاد صور با غيب وجود نفس در صريح وجود نفس نيست،
ولى ظل وحدت نفس است با صور متخيّله يا معلّقه كه اين دو مرتبه مصداق همان حصول
كثرت در وحدت و وحدت در كثرت است و اتحاد، در اين دو مرتبه مصداق دارد و به نظر
تحقيق، صور مادى نيز با ماده متحدند.
چون نفس در اوايل ادراكات، چندان قوت وجودى ندارد و تجلى آن در صور،
ضعيف است، برخى از اهل تحقيق گفتهاند: صور عقلى، رشح وجود عقل مجردند و به طور
مسلم صور خيالى و عقلى (چون نفس، از ماده مجرد است) مرتسم و حالّ در نفس
نمىباشند، در موطنى، وحدت حاصل است و در
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 448