نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 426
انسان نيست و در واقع انسان، داراى سه فرد: از ملكوتى و مثالى و مادى
نيست بلكه آن فرد، فرد مجازى انسان است، در اين صورت آن همه شرايط براى اجراى
قواعد مثبت عوالم و آن همه بحوث، همه به منزله سر بىصاحب تراشيدن مىباشد.
بحث و تعقيب
در كلمات اساطين فن حكمت و سلاطين اقليم شهود، مسطور است كه اعيان
ثابته به تبع اسما و صفات حق، داراى ثبوت علمى و ظهور ظلّى و تطفّلى و اسما به تبع
ذات، متقرر و اعيان، صورت اسماى الهيهاند.
حكماى محقق، هر وجود دانى را در وجود عالى متقرر و متحقق مىدانند.
سرّ مطلب، آن است كه معلول، تجلى و ظهور و صورت علت و مظهر كمالات و مجلاى صفات
علت مىباشد. بين هر علت و معلول خاص، يك نحو مناسبت ذاتيه موجود است كه همين
مناسبت، سبب ظهور و تجلى علت به صورت معلول و يا به لسان اهل برهان به مناسبت همين
مناسبت ذاتيه، معلول خاص از علت خاص صادر مىشود و علت خاص در معلول مخصوص و
متشخص، اثر مىگذارد و اگر اين مناسبت و سنخيت نباشد، لزوم صدور كل شيء عن كل
شيء. يكى از طرق اثبات تشكيك خاصى و وحدت اصل وجود و بودن عليت و معلوليت، عين
تشأّن و ظهور علت به صورت معلول، اين طريقه است.
اهل كلام از قدما و فقها و اهل حديث و كثيرى از فضلاى معاصرين كه در
عقليات تدرّب ندارند، از اين قول و ثمرات آن فرار مىكنند و سنخيت بين علت و معلول
و بالأخره مناسبت تامه وجوديه بين حق معبود و حقايق امكانى را ملازم با وقوع حق
اول در انواع امكانى مىدانند، در حالتى كه حقيقت وجود، از حقايق نوعى و جنسى
بشمار نمىرود و خارج از مقولات و حق اول در عين تجلى
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 426