responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين    جلد : 1  صفحه : 357

باقى مانده است دون ديگر اجزا، تحكّم و قول زور است.

علاوه بر اينها جزء ترابى و خاكى موجود در بدن انسان در زمان حيات و هنگام تعلق نفس به بدن داراى تعيّن خاكى نمى‌باشد و خاك، جزء مركبات مبهم و مضمّن و لا تعين است و خود ايشان فرموده‌اند كه:

«... إنّ العناصر ليست بصورها باقية في المركبات كما هو الحق، و على تقدير بقائها ليست بأجزاء للمركبات الحقيقية باعتبار صورها العنصرية المتباينة، فإنّها بهذا الاعتبار كالحجر الموضوع بجنب الإنسان» [1] بلكه به وجه ابهام، عناصر اجزاى مركب و ابعاض شي‌ء واحدند و اصولا امكان ندارد آثار حاصل از صورت در ماده مركب از عناصر آن هم مركب حقيقى، در هر جزئى از اجزاء به يك اعتبار و با حفظ خصوصيت، موجود باشد.

اشكال ديگر آن كه مادامى‌كه نفس به بدن تعلق دارد، چون بين اين دو اتحاد حاصل و بدن، ظل نفس و روح، مجراى حصول فعليات در بدن است، آثار و ودايع حاصل از افاعيل نفس- افاعيل حاصل از وساطت بدن و تنزل ملكات نفسانى موجود در صقع نفس، در بدن و ظهور آثار و خواص بعضى از لوازم نفس، در بدن از باب آن كه بدن مقام نازل نفس است و از اين جهت هر بدنى از بدن ديگر ممتاز است- در نفس موجود است. و صورت تمامى بدن كه نفس باشد حافظ اين ودايع در بدن است. و بعد از موت و قطع تعلق از بدن آن هم انقطاع تام تعلق به نحوى كه در نفس هيچ حالت تعلق بعد از موت باقى نمى‌ماند- وگرنه لازم آيد وجود جهت مادى در نفس و عدم بساطت نفس در حالتى كه يكى از ادله بر بقاى نفس، بساطت آن و تجرد آن از ماده است- چه چيز حافظ آثار و ودايع خواهد بود؟

بنابر مبناى حكيم محشى كه نفس وليده بدن است، اشكال مذكور واردتر است، پس توجه نفس به بدن بعد از موت آن هم يك جزء از بدن كه عنصر خاكى‌


[1]به اوائل رساله سبيل الرشاد در معاد رجوع شود.

نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين    جلد : 1  صفحه : 357
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست