نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 221
و صورت به اعتبارى و مركب است از اعضا و جوارح به اعتبار ديگر-
منافات ندارد.
نفس انسانى نيز در جميع اين مراتب، موجود است، در مرتبهاى نفس نباتى
و در موطنى نفس حيوانى و در مشهدى نفس كلى الهى ملكوتى است [1] و جميع اين مراتب
در جميع مراتب ديگر وجود دارد، ولى مناسب با آن مقام و موطن. و نيز بايد فهميد كه
هر مرتبهاى از مراتب وجودى انسان به اعتبارى صورت و به اعتبارى ماده است تا برسد
به مقام و موطن آخر نفس كه مقام فناى در قدس و موطن استغناى آن از ماده و قوه و
استعداد باشد. بنابراين، صورت بدنى، داراى مادهاى است و همين صورت بدنى، خود،
ماده و هيولاست از براى تحقق صور ادراكى و صورت ادراكى خيالى كه خود به حسب مرتبه
وجودى با لوازم و تعينات اولى خود، مصداق جسم نامى حساس متحرك بالاراده باشد،
هيولا و ماده است از براى تحقق صورت عقلانى كلى. ولى از آن جايى كه انسان داراى
نفسى است و بدنى، به اين اعتبار صورت بدنى، در مقابل نفس ناطقه، لا بشرط و غير
متعيّن لحاظ مىشود و آنچه كه ملاك صدق معناى انسان بر فرد خارجى انسان است، نفس
مقوّم ذات انسان و صورت مجرد و هويت حىّ اوست كه اصل باقى است و بدن دائما متحول و
متحرك است، لذا انسان به اعتبار نفس ناطقه، انسان است؛ به اين معنا كه انسان بعد
از بوار بدن و حصول موت، مصداق انسان است. لذا در مراتب تحولات بدنى، اصل باقى
ملاك تحقق است. و هويت بدنى با آن كه به حكم حركت، محكوم به فناى دائمى است، مع
ذلك در جميع مراتب حركت و دوران عمر، بدن انسان محسوب مىشود؛ لذا صدر الحكماء
فرموده است:
«السادس:أنّ هوية البدن و تشخّصه إنّما يكونان بنفسه لا
بجرمه، فزيد
[1]نه به اين معنى كه تمام اين هويات هر يك داراى وجود خاص
باشند و يا ملاك وحدت آنها اتحاد ظاهر و مظهر باشد، بلكه وجود واحد داراى سعه
وجودى و متصف به وحدت اطلاقى است.
.
شرح بر زاد المسافر ؛ ص222
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 221