نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 216
به آخرت نمىرسد و حركت عرضى، مبدأ تحول جوهر شىء نمىشود و اين عرض
است كه در حركت و سيلان، معلول جوهر است.
چون اشتداد حاصل از حركت ذاتى و تحول جوهرى و فرض مراتب شديد و ضعيف
در حركت واحد از باب اتصال وحدانى حركت، غير از وقوع شدت و ضعف در مراتب طولى حاصل
از تجليات وجود نمىباشد، صدر المتألهين در مقدمه رابع گويد:
«الرابع:أنّ الوجود ممّا يقبل الاشتداد و التضعّف، و أنّ
الجوهر في جوهريته يقبل الاستحالة الذاتية و الحركة الجوهريّة، و معلوم أنّ أجزاء
الحركة الواحدة و حدودها، ليست موجودة بالفعل متميّزة بل كلّ (بل الكل- خ ل) موجود
بوجود واحد، و ليس شيء من تلك المهيات التي بإزاء المراتب الموجودة، موجودا هاهنا
بالفعل على وجه التفصيل، بل على وجه الإجمال كما في أجزاء الحدّ على ما أوضحناه في
مقامه».
بايد در نحوه ارتباط اين مقدمه واصل اساس در بحث معاد جسمانى، تأمّل
و تعقل نمود. و اصولا برقرار نمودن ارتباط بين اين مقدمات در مسأله معاد جسمانى به
فهم و قريحه تام محتاج است. و اما اعمال اين مقدمه در مطلوب، فيجب أن يعلم: اولا
اشتداد، خود حركت و حركت، امرى متصل و واحد است. و در جاى خود بيان شده است كه
اتصال وحدانى عين وحدت شخصى است در عالم ماده و حقايق متحركه. و اين ماده انسانى
كه اولين طليعه وجود آن در رحم و مقام استقرار رحمى است، خود، صورتى است متحول و
متحرك و دائما عين سيلان و حركت است تا برسد به مرحله تكامل تام خود و نيل به كمال
از براى هر چه شىء، مناسب آن شىء است. صورت متحرك انسانى، به اعتبار مقام
عقلانى، مادامىكه نفس به بدن تعلّق تدبيرى دارد، متحول و متحرك است تا آن كه برسد
به مقام فناى في اللّه و يا آن كه مقام استعداد او اقتضا ننمايد صعود تا فناى در
احديت را ناچار در مشهد يكى از عقول، متوقف مىشود. و يا آن كه اصلا
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 216