نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 215
هر شىء نحوه تعين آن شىء است. در علم حق نيز مشهود، تجليات حقيقت
وجود است و ماهيات به منزله سراب وجود و عكس و ظل هستى و امور اعتبارىاند كه
تركيب اين امور اعتبارى با بساطت ذاتى وجود منافات ندارد.
در اين مطلب خوب بايد دقت نمود كه حل كثيرى از مشكلات معاد و تماميت
برخى از مقدمات ديگر در معاد بر همين اصل اصيل توقف دارند. و صدر الحكماء در برخى
از آثار خود، هر سه مقدمه را در يك مقدمه قرار دادهاند كه اصالت، به وجود اختصاص
دارد و ماهيات، امورى اعتبارىاند، پس صادر از علت، وجود است و وجود مفاض از علت،
منشأ تشخص بلكه عين تشخص است. و وجود با وجوب نيز عينيت دارد و چون عليت و معلوليت
در مراتب وجود است، قهرا ملاك شدت و ضعف نيز در اصل وجود است. و از آن جايى كه
صعود در مراتب وجودى بر طبق نزول است و حقيقت وجود در مقام تجلى در مراتب، بالذات
متجلى است نه به امرى زايد بر اصل ذات.
به عبارت واضحتر، حق اول، بسيط تام الوجود و صرف هستى است و آنچه كه
در خالقيت حق مدخليت دارد، امرى زايد بر ذات او نيست؛ اراده، علم و قدرت و عليت،
عين ذات احدى است. و حق، به صريح ذات، خالق و بارى و مصور و اول و آخر است. در
مقام تكامل و تصاعد وجود و صور عنصرى و رجوع صور وارد بر مواد و استعدادات، بالذات
و به حسب جوهر حقيقت، به سوى اصل وجود متحركند و اشيا به جوهر ذات و حقيقت، رو به
كمال مىروند و وسايط بين علل اشيا و اشيا برداشته مىشود و اين، مبتنى است بر
وقوع حركت در جواهر و چون اصالت، به وجود اختصاص دارد، شىء متحرك قابل تكامل و
صعود و امر عارج به عروج تركيبى، وجود متحركات است و ماهيات به تبع وجود، متحركند.
انسان راجع به طرف آخرت، چون آخرت، در طول عالم ماده واقع است، ناچار بايد مسافت
بين دنيا و آخرت را طى نمايد و بعد از قطع منازل دنيوى، به آخرت برسد؛ ذات ثابت و
جوهر ساكن و وجود متوقف، هرگز از دنيا
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 215