نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 137
در بيان احوال نفوس انسانى بعد از موت بنا بر طريقه حكماى اشراق
بنابر عقيده صاحب تلويحات، شيخ محقق، شهيد سعيد شهاب الدين سهروردى
زنجانى- قدس سرّه- نفس ناطقه انسانى و نور سپهبدى فارغ از تدبير بدن عنصرى، يا
كامل است در حكمت نظرى و عملى و يا متوسط است در حكمتين و يا در حكمت علمى كامل
است [1] يا در هر دو ناقص است.
كامل در حكمت علمى و عملى، اهل سعادت و خوشبختى اخروى و از سابقان و
مقربان به شمار مىرود. و نفوس ناقص در جنبه نظر و عمل، كامل در شقاوت و بدبختى و
از زمره اصحاب شمال و مقيمان در هاويه و متوطنان در دركات و مشمول غضب الهى و عذاب
ربانى به حساب آمدهاند. كما اين كه كامل در حكمت نظرى و متوسط در عمل و نظر در
گروه متوسطين در سعادت اخروى داخل مىباشد.
جسم و بدن آنها نيست. و اگر تعلق بر سبيل اختيار قصد شود، موجبات
فعل اختيارى در اينجا منفى است. و اگر انفكاك اين نفوس از اجسام موضع تخيّل بوجه
من الوجوه جايز نباشد، نفس بعد از قطع علاقه از بدن و قبل از اتصال به جسم سماوى،
بايد معطل از فعل و تخيّل باشد، اگر عدم اتصال به امرى غير بدن خود جايز باشد، اگر
چه در آنى از آنات جايز است نه دائما.
اگر جهت خيال نفوس مجرده، داراى بقا نباشد، آنچه از نفس داراى بقا
و دوام است جهت تجرد تام آن مىباشد. و مقام تجرد تام نفس، قبول صور و هيآت جسمانى
نمىنمايد و قهرا معانى و مفاهيم متصف به تجرد تام، در نفس حلول مىنمايند و مرتسم
مىشوند. و امور عرضى خاص قواى جزئى بدن كه به خيال يعنى قوه متخيله قوام دارند،
ناچار مادى و غير قابل بقااند. و اين امور، بعد از موت، فانى مىگردند. و چون
مبادى تأثّر و تأثير، زايل شوند و قوه خيال نيز فاسد شود، امور موجب عذاب يا رحمت
و التذاذ در جهات جزئى نفس منتفى شوند. آنچه باقى است مبادى آلام و لذات روحانى
است و لا غير. و از باب لزوم سنخيت بين نفس و مبادى تأثّر و تأثير، نفس بعد از موت
به هيچ امرى غير مجرد از ماده تعلق نمىگيرد.
[1]يعنى در حكمت علمى كامل است و در حكمت عملى ناقص و يا در
حكمت نظرى هم ناقص مىباشد.
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 137