responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) نویسنده : جمعى از علما    جلد : 1  صفحه : 613

فصل: [دلالت‌]

بدان‌كه دلالت، بودن شى‌ء است به حيثيّتى كه از علم به وى لازم آيد علم به شى‌ء ديگر پس آن شى‌ء اوّل را دالّ گويند و ثانى را مدلول. و وضع، تخصيص شى‌ء است به شى‌ء ديگر بر وجهى كه از علم به شى‌ء اوّل حاصل شود علم به شى‌ء ثانى. پس علم به وضع، سببى است از اسباب دلالت. و اقسام دلالت به حكم استقراء سه است:

اوّل دلالت وضعيّه كه وضع را در وى مدخل است و اين در الفاظ باشد؛ چون دلالت لفظ زيد بر ذات وى، و در غير الفاظ نيز باشد، چون دلالت خطوط و عقود و اشارات و نصب بر معانى كه از آنها مفهوم گردد.

دوّم دلالت عقليّه كه به مقتضاى عقل است، و اين نيز در الفاظ مى‌باشد چون دلالت لفظ ديز مسموع از وراء جدار بر وجود لافظ. و در غير الفاظ باشد چون دلالت مصنوع بر وجود صانع.

سيّم دلالت طبعيّه كه به مقتضاى طبع باشد و اين نيز در الفاظ يافته شود؛ چون دلالت اح اح بر درد سينه. و در غير الفاظ باشد، چون دلالت حمره بر خجل، و صفرت بر وجل، و حركت نبض بر صحّت و فساد بدن.

فصل: [دلالت لفظيّه وضعيّه از دلالات معتبر]

بدان‌كه آنچه از دلالات معتبر است، دلالت لفظيّه وضعيّه است، زيرا كه افاده و استفاده معانى در معتاد به اين طريق است، و اين دلالت منحصر است در مطابقت و تضمّن و التزام.

مطابقت دلالت لفظ است بر تمام معنى موضوع له خود از اين جهت كه تمام معنى، موضوع له اوست، چون دلالت لفظ انسان بر

نام کتاب : جامع المقدمات( جامعه مدرسين) نویسنده : جمعى از علما    جلد : 1  صفحه : 613
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست