نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 36
وظيفه حكومت اسلامى اين
است كه با شورا در شعاع شريعت به حسب مصلحت وقت تصميماتى بگيرد ولى از جريان بيعت
سياستآميز و همچنين از جريان حديث دوات و قرطاس كه در آخرين روزهاى بيمارى
پيغمبر اكرم اتفاق افتاد پيدا بود كه گردانندگان و طرفداران خلافت انتخابى معتقدند
كه كتاب خدا مانند يك قانون اساسى محفوظ بماند، ولى سنت و بيانات پيغمبر اكرم را
در اعتبار خود ثابت نمىدانند بلكه معتقدند كه حكومت اسلامى مىتواند به سبب
اقتضاى مصلحت از اجراى آنها صرفنظر نمايد. و اين نظر با روايتهاى بسيارى كه
بعداً در حق صحابه نقل شد (صحابه مجتهدند و در اجتهاد و مصلحت بينى خود اگر اصابت
كنند مأجور و اگر خطا كنند معذور مىباشند) تائيد گرديد و نمونه بارز آن وقتى
اتفاق افتاد كه خالدبن وليد- يكى از سرداران خليفه- شبانه در منزل يكى از معاريف
مسلمانان (مالك بن نويره) مهمان شد و مالك را غافلگيرانه كشت و سرش را در اجاق
گذاشت و سوزانيد و همان شب با زن مالك همبستر شد و به دنبال اين جنايتهاى شرم
آور، خليفه به عنوان اينكه حكومت وى به چنين سردارى نيازمند است مقررات شريعت را
در حق خالد اجرا نكرد.[1]
همچنين خمس را از اهلبيت
و خويشان پيغمبر اكرم بريدند[2] و نوشتن احاديث پيغمبر اكرم به كلى قدغن شد و اگر در جايى حديث
مكتوب كشف يا از كسى گرفته مىشد آنرا ضبط كرده مىسوزانيدند[3] و اين ممنوعيت، در تمام زمان خلفاى
راشدين
[1] . تاريخ يعقوبى، ج
2، ص 110؛ تاريخ ابىالفداء، ج 1، ص 158
[2] . الدر المنثور، ج
3، ص 186؛ تاريخ يعقوبى، ج 3، ص 48. گذشته از اينها وجوب خمس در قرآن كريم
منصوصمىباشد: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ
خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى»
سوره انفال، آيه 21
[3] . ابوبكر در خلافتش
پانصد حديث جمع كرد عائشه مىگويد يك شب تا صبح پدرم را مضطرب ديدم صبح بهمن گفت:
احاديث را بياور پس همه آنها را آتش زد. «كنزالعمال، ج 5، ص 237».
عمر به همه شهرها نوشت:
نزد هر كس حديث هست بايد نابودش كند. «كنزالعمال، ج 5، ص 237».
محمد بن ابىبكر
مىگويد: در زمان عمر احاديث زياد شد وقتى به نزدش آوردند دستور داد آنها را
سوزانيدند. «طبقات ابنسعد، ج 5، ص 140»
نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 36