نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 176
قطعى جرمى مسلم شمرده
مىشد و در سيره پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فى الجمله، يعنى در جايى كه به
اختيار و بدون اجبار انجام مىيافت، اعتبار داشت.
معاويه نيز از معاريف قوم
براى يزيد بيعت گرفته بود ولى متعرض حال امام حسين عليه السلام نشده و به آن حضرت
تكليف بيعت ننموده بود و بالخصوص به يزيد وصيت كرده بود[1] كه اگر حسين بن على از بيعت وى سرباز زند پىگيرى نكند و باسكوت و
اغماض بگذراند، زيرا پشت و روى مسئله را درست تصور كرده عواقب وخيم آن را
مىدانست.
ولى يزيد در اثر خودبينى و
بى باكى كه داشت وصيت پدر را فراموش كرده بى درنگ پس از درگذشت پدر به والى مدينه
دستور داد كه از امام حسين براى وى بيعت گيرد وگرنه سرش را به شام فرستد[2].
پس از آنكه والى مدينه
درخواست يزيد را به امام حسين عليه السلام ابلاغ كرد آن حضرت براى تفكر در اطراف
قضيه مهلت گرفت و شبانه با خاندان خود به سوى مكه حركت فرمود و به حرم خدا كه در
اسلام مأمن رسمى مىباشد پناهنده شد.
اين واقعه در اواخر ماه
رجب و اوايل ماه شعبان سال شصت هجرى بود و امام حسين عليه السلام تقريباً چهار ماه
در شهر مكه در حال پناهندگى به سر برد و اين خبر تدريجاً در اقطار بلاد اسلامى
منتشر شد از يك سوى بسيارى از مردم كه از بيدادگرىهاى دوره معاويه دلخور بودند و
خلافت يزيد بر نارضايتيشان مىافزود به آن حضرت مراوده و اظهار همدردى مىكردند
واز يك سوى سيل نامه از عراق و به ويژه از شهر كوفه به شهر مكه سرازير مىشد و از
آن حضرت مىخواستند كه به عراق رفته و به پيشوايى و رهبرى جمعيت پرداخته براى
برانداختن بيداد و ستم